ایران سبز: همسر عماد الدين باقی:شریعتمداری آسمان و ریسمان را به هم می بافد

Thursday, February 25, 2010

همسر عماد الدين باقی:شریعتمداری آسمان و ریسمان را به هم می بافد

پس از طولانی شدن رسیدگی به اتهامات کیهان و دو بار تعویق دادگاه و عدم حضور مدیر مسوول آن در دادگاه با وجود حضور شاکیان و هیات منصفه سرانجام یک شنبه دوم اسفند ماه دادگاه روزنامه کیهان برگزارشد اما این بار در غیاب شاکیان. عمادالین باقی یکی از شاکیان بود که هم اکنون در زندان به سر می برد در حالی که او دو جلسه قبل را که شریعتمداری در دادگاه حاضر نشد به دادگاه رفته بود. رحیم مشایی، شیرین عبادی و شادی صدر از جمله شاکیان کیهان بودند که شکایت آن ها در جلسه روز یک شنبه طرح شد اما شریعتمداری در غیاب باقی بخش عمده ای از دفاعیاتش را به او و انجمن دفاع از حقوق زندانیان اختصاص داد. با فاطمه کمالی احمد سرایی همسر عمادالدین باقی د ر مورد این دادگاه و اظهارات شریعتمداری گفت و گویی انجام دادیم که در پی می آید:



* خانم کمالی، در دادگاه رسیدگی به شکایت همسر شما عمادالدین باقی از حسین شریعتمداری مدیر روزنامه کیهان وی مدعی شد جای شاکی و متهم عوض شده و همچنان اتهاماتی را علیه آقای باقی طرح کرد. به نظر شما اگر آقای باقی در دادگاه حاضر بود هم این اتفاق می افتاد؟



اگر منظور شما نحوه دفاع و اتهام پراکنی آقای شریعتمداری است معمولا ایشان همین شیوه را دارد اما طبیعتا در صورت حضور آقای باقی، پاسخ درخور را دریافت می کرد.در واقع آقای باقی منتظر برگزاری این دادگاه بود و اگرچه عادت به شکایت از هیچ کسی را ندارد، شخصا شکایت از شریعتمداری را پیگیری می‌کرد و در دو جلسه‌ای که قرار بود دادگاه برگزار شود و مدیر کیهان حاضر نشد حضور یافته بود اما متاسفانه آقای شریعتمداری مثل اینکه ترجیح می‌داد در غیبت شاکی حاضر شود و به جای متهم بودن، متهم بکند. ما هم مایل بودیم حال که دادگاه برای رعایت حال آقای شریعتمداری دو بار جلسه خود را باوجود حضور باقی به تعویق انداخته یکبار هم به علت عدم حضور شاکی جلسه را به تعویق بیندازد که ظاهرا زمینه‌ای برای طرح و موافقت با آن وجود نداشته و آقای شریعتمداری عملا یکطرفه به محضر قاضی رفته است و بدیهی است که با تک‌گویی اتهامات خود را تکرار کند.



* حالا فرض کنید همسر شما در دادگاه بود. درباره اتهام حمایت کاخ سفید از آقای باقی که کیهان طرح کرده است چه می‌گویید؟



من نباید دفاع کنم بلکه این اتهام و افترایی بوده که آقای شریعتمداری وارد کرده و باید اثبات کند. البته من هنوز معتقدم آقای باقی خود بهترین طرح کننده شکایتش بود اما من اصلا به این نحوه دفاع بلکه حمله شریعتمداری انتقاد دارم . اگر کاخ سفید بدون اطلاع ‌آقای باقی از حقوق وی حرف بزند چه ربطی به باقی دارد؟ مگر چندی پیش اطلاعیه ده‌ها نهاد امنیتی آمریکا درباره مسائل هسته‌ای ایران که در آن از جمهوری اسلامی رفع اتهام کرده بودند به تیتر یک کیهان و صداوسیما تبدیل نشده بود؟ آیا معنی این حرف هماهنگی و یک کاسه بودن جمهوری اسلامی با نهادهای امنیتی آمریکاست؟ قطعا چنین نیست. هرکسی می‌تواند از حق دفاع کند حتی کسانی که ادعا شود بر حق نیستند. اصلا این شیوه دفاع حقوقی نیست. دفاع باید در چارچوب باشد ما هم می‌توانیم این ابهام را طرح کنیم که مثلا رابطه آقای شریعتمداری و آقای سعید امامی چه بوده و نشانه چیست؟ اما این هم ربطی به دادگاه ندارد.



* ما می خواهیم معنی این جمله را که آقای شریعتمداری گفته است بدانیم که وی مدعی شده انجمن دفاع از حقوق زندانیان از تروریست‌ها حمایت می‌کند. چرا او چنین ادعایی کرده است؟



باید در ابتدا بگویم انجمن دفاع از حقوق زندانیان از حقوق افراد زندانی دفاع می‌کند و دفاع ربطی به اتهام آنها ندارد. متهم و زندانی هم براساس قوانین ما حقوقی دارند که حمایت از حقوق متهم یا زندانی حمایت از اتهام آنها نیست اما در مورد قضیه اهوازی‌ها که آقای شریعتمداری انجمن را به حمایت از تروریست‌ها متهم کرده است گرچه من هم عضو این انجمن بوده‌ام اما انجمن سخنگو دارد که از مواضع آن دفاع خواهد کرد. اما تا آنجا که به همسرم ربط دارد و آنگونه که خودم از مواضع انجمن می‌فهمم نه تنها این نهاد مدنی از تروریست‌ها دفاع نکرده بلکه صراحتا آنها را محکوم کرده اما از حقوق انسانی آنها دفاع کرده است. یکی از این حقوق تناسب جرم و مجازات است. افرادی که مباشرت در جرمی دارند با کسانی که مشارکت و یا معاونت دارند مجازات مشابه ندارند . از سوی دیگر همسر من یک جامعه‌شناس است چرا نباید به ریشه‌های اجتماعی جرم توجه کند؟



باقی در عین حال به علت سال‌های طولانی که علوم دینی را در کنار علوم اجتماعی خوانده است با ادله فقهی مجازات اعدام و قصاص را تحلیل می‌کند و در مورد متهمان پرونده اهواز معتقد بود برای برخی از متهمان که نقش مستقیم نداشته‌اند می‌توان به جای مجازات اعدام از مجازات‌های دیگر استفاده کرد و به همین علت، اول به نهادهای قانونی نظام مانند مجلس و قوه قضائیه مراجعه کرد و نامه‌اش را هم خطاب به وزیر وقت اطلاعات نوشت. قبل از اینکه بخواهد به بحث‌های تخصصی در باب اعدام بپردازد سعی کرد به اقدامات حقوقی و قانونی در چارچوب فقه موجود و نظام سیاسی موجود بپردازد.



* آیا آقای باقی درباره گروه ریگی هم در انجمن دفاع از حقوق زندانیان کاری انجام داده بود؟ چون آقای شریعتمداری متن دادگاه یکی از اعضای این گروه را آ‌ورده و در دفاعیه خود استفاده کرده است.



این هم از ربط‌های بی‌ربط آقای شریعتمداری است و متاسفانه دادگاه هم به وی تذکر نداده که در چارچوب اتهام حرف بزند. واقعا من هم نفهمیدم حوادث اهواز چه ربطی به گروه ریگی داشته است. این نوع مغلطه‌کاری فقط از شریعتمداری برمی‌آید که آسمان و ریسمان را به هم ببافد. واقعا اگر سوفسطایی‌ها در زمان ما مدرسه‌ای داشتند آقای شریعتمداری را به عنوان مدرس و استاد عالی‌رتبه استخدام می‌کردند. ببینید، وی می‌گوید: اول- گروه ریگی تروریست است. دوم- ریگی با سازمان‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس ارتباط دارد. سوم- ریگی می‌خواسته بر سر آزادی رامین جهانبگلو با جمهوری اسلامی معامله کند. چهارم- باقی هم با محافل آمریکایی نزدیکی دارد. بنابراین باقی هم حامی تروریست‌ها و جاسوس‌هاست. آخر این نتیجه‌گیری به آن مقدمات چه ربطی دارد؟



انجمن هیچگاه در مورد گروه ریگی اقدامی انجام نداده و حتی در خبر کیهان هم که مورد شکایت قرار گرفته رابطه مستقیمی میان حوادث اهواز و گروه ریگی برقرار نشده است.



* البته حتی در مورد مساله اهوازی ها هم آقای شریعتمداری معتقد است دفاع از حقوق تروریست ها همان دفاع از تروریست هاست. نظر شما چیست؟



جای تعجب است. در این صورت قوانینی هم که برای متهمان و مجرمان، حقوقی را برشمرده زیر سوال می رود. وقتی امام علی در بستر بیماری و مرگ نسبت به رعایت حقوق ابن ملجم قاتل و تروریست سفارش می‌کند که از همان شیری که به آن حضرت می‌دهند بخورد و جز با یک ضربه قصاص نشود چرا باید ما به این خلط مطلب تن بدهیم؟ اصلا فرمان ۸ ماده‌ای امام خمینی درباره چه کسانی جز گروه‌های تروریستی صادر شده بود؟ دفاع از حقوق افراد بی‌گناه که هزینه‌ای ندارد. دفاع از حقوق گناهکاران است که ارزش دارد.



اساسا دفاع از حقوق متهم که در جای جای آیین دادرسی کیفری می‌آید و حقوقی که برای زندانی در قوانین آمده است یعنی دفاع از حقوق کسانی که به انواع جرایم متهم‌اند و حتی اجرای مجازات هم مقرراتی دارد که نباید از حدود آن تجاوز کرد. حمایت از حقوق متهمان و زندانیان با هر جرمی از وظایف انجمن دفاع از حقوق زندانیان بوده است. انجمن دفاع از حقوق زندانیان در مورد عموم زندانیان بود نه فقط زندانیان سیاسی.



* آقای شریعتمداری می‌گوید آقای باقی روابط نزدیکی با محافل آمریکایی و کانون‌های بیگانه داشته است. در حالی که کسانی که از آقای باقی شناخت دارند می‌دانند که چنین نیست. شما چه دارید که به آقای شریعتمداری بگویید؟



بهتر است جواب این سوال را از خود شریعتمداری بپرسید و از او بخواهید نام یک تن از این افراد را ببرد. البته بدیهی است که ارتباط با هر فرد آمریکایی جرم نیست. مثلا آقای حمید مولانا سال‌هاست که در روزنامه کیهان مقاله می‌نویسد و الان هم مشاور آقای احمدی‌نژاد است. ایشان رسما شهروند ایالات متحده آمریکا هستند و در دانشگاه‌های آنجا ظاهرا تدریس می‌کنند. بسیاری از فعالان مدنی و حقوق بشری در جهان باقی را به دلیل فعالیت‌های مدنی و حقوق بشری او می‌شناسند و در بیشتر موارد این شناخت یک‌طرفه است چراکه از چند سال قبل بدین سو باقی از حق مسافرت به خارج از ایران هم محروم شده است

از طرفی آقای باقی همیشه میان دولت‌ها و نهادهای حقوق بشری خارج از ایران تمیز قایل می‌شده و معتقد است این یک حق است که فعالین حقوق بشری و نهادهای حقوق بشری با یکدیگر تعامل داشته باشند

* اتفاقا می‌خواستم بپرسم منظور شریعتمداری از اینکه افرادی مثل باقی خوشگذران و مرفه و به کنایه بی‌خیال دموکرات هستند چیست؟ واقعا به آقای باقی چقدر خوش می‌گذرد؟

 
امیدوارم آقای شریعتمداری هم این نوع خوشگذرانی های آقای باقی را تجربه کنند.جالب است که حتی وقتی باقی شاکی است قدرت متهم از او بیشتر است که به هر دروغی دست بزند. باقی سال‌هاست از هرگونه کار دولتی و حتی خصوصی منع شده و خانه‌نشین شده است و اگر هم در خانه نبوده در زندان بوده است. قبلا چهار سال تمام غیر از این دو ماه اخیر را در زندان گذرانده و مجوز کلیه روزنامه‌ها و مجله‌هایی که در آن کار می‌کرد لغو شده است و به او اجازه تدریس در دانشگاه و حتی اجازه نشر کتاب را نمی‌دهند.باقی و خانواده اش بیش از ۸۰ بار در این سال ها احضار و بازجویی شده اند و در معرض انواع فشارها قرار گرفته اند. نهادهای مدنی که باقی در ایجاد آن مشارکت کرده را تعطیل کرده‌اند و هیچ منبع درآمد دولتی هم ندارد. حال این را مقایسه کنید با پول کلانی که در اختیار شریعتمداری است بدون آنکه دغدغه این را داشته باشد که موسسه کیهان چقدر سود و زیان دارد و بدون اینکه دغدغه داشته باشد به دادگاه احضار می‌شود یا متهم می‌شود چراکه در جایگاه متهم هم در مقام شاکی قرار می‌گیرد و افترا می‌زند و هر وقت بخواهد دادگاه را لق می‌کند و از در مخصوص مقامات امنیتی و قضایی وارد دادگاه می‌شود. البته من از اینکه این دادگاه برگزار شده خوشحالم و هنوز به عدالت قاضی و هیات منصفه امیدوارم.

* یک نکته‌ای که آقای شریعتمداری مطرح می‌کند این است که انجمن از آمریکا بودجه دریافت کرده است. در این باره چه پاسخی به آقای شریعتمداری می‌دهید؟

 
واقعا جالب است که در صحبت با شما هم جای شاکی و متهم عوض شود. ما می‌گوییم به چه حقی و به چه استنادی آقای شریعتمداری این سخن را می‌گوید. ایشان باید اثبات کند. پاسخ این سوال را نه به انجمن که به نهادهای امنیتی و وزارت کشور و وزارت اطلاعات می‌سپارم .کمااینکه تمام مدارک انجمن و کامپیوترها و حساب کتاب و غیره به واسطه پلمپ دفتر آن در اختیار آنان است و فکر می‌کنم اگر تا به حال یک سند در این باره بود حداقل آقای شریعتمداری از آن نمی‌گذشت و منتشرش می‌کرد نه اینکه با ادعاهای گزاف و ربط دادن موضوعات بی‌مبنا به هم بخواهد از زیر بار اثبات موضوع فرار کند. آقای باقی و اعضای انجمن که من می‌شناسم همگی صادقانه برای فعالیت‌های حقوق بشری و حمایت از زندانیان اقدام کرده‌اند و هیچ اعتقادی به حمایت و تعیین بودجه خارجی برای فعالیت‌های خود ندارند. مرتبط کردن به خارجی و دریافت بودجه خارجی بهانه و حربه‌ای شده است برای تهدید انجمن‌های مدنی و فعالیت‌های حقوق بشری.

هر ساله انجمن در طول فعالیت خود گزارش سالیانه‌ای را به صورت کتابچه‌ای منتشر کرده است و همه منابع مالی و بودجه خود را گزارش داده است. شکایت آقای باقی و انجمن در مورد این اتهام هم از آقای شریعتمداری و روزنامه کیهان همچنان باقی است.

* آقای شریعتمداری احضار خود به دادگاه را نشانه‌ قصور قوه قضائیه دانسته است. تحلیل شما از این حرف چیست؟

من هم معتقدم که قوه قضائیه قصور کرده است. اما به دلیل تاخیر در رسیدگی اگر قصور نبود که آقای شریعتمداری با این همه اتهامات از افرادی که قبلا رئیس‌جمهور بوده‌اند یا امروز در دولت هستند و نیز روشنفکران و فعالان مدنی نباید بدون قرار تامین در دادگاه حاضر می‌شدند. چطور است که افراد دیگر بلافاصله برای تحقیقات بازداشت می‌شوند اما آقای شریعتمداری بدون قرار تامین از درب ویژه کارکنان و قضات وارد صحن دادگاه می‌شود و به قوه قضائیه بابت تعیین جای شاکی و متهم توهین می‌کند و جلسات دادگاه را به دلخواه به تعویق می‌اندازد و در همین جلسه اخیر و بعد از اعتراض وکلا برای او قرار تامین صادر می شود که ازاینکه چه نوع قراری هست هم اطلاعی نداریم و در غیاب شاکی هم یکطرفه به قاضی می‌رود. البته ما همچنان که گفتم به داوری عادلانه هیات منصفه و قاضی دادگاه امیدواریم و منتظر

 
* برمی‌گردم به سوال اول. فکر می‌کنید اگر باقی آزاد بود چه می‌گفت؟ آیا همین که او در زندان است و به قول شریعتمداری به اتهامات مشابه در زندان بوده خود ثابت‌کننده مجرمیت آقای باقی است؟

اولا من معتقدم باقی بی‌ هیچ گناهی در زندان بوده و هست و در همه اتهامات دفاعیه‌های حقوقی و اعتقادی باقی به صورت کامل در دسترس است و افکار عمومی می‌تواند درباره بی‌گناهی باقی قضاوت کند، نه افرادی مانند شریعتمداری که با غرض به کارنامه روشنفکران مستقل نگاه می‌کنند. ثانیا در هیچ کجای حقوق با قیاس قضاوت نمی‌کنند و این حرف مبنای قانونی ندارد چرا که هر اتهامی روال قانونی خود را دارد و کسی که در یک پرونده اتهامی مجرم شناخته می‌شود الزاما نباید در پرونده دیگر هم مجرم معرفی شود و می‌تواند مبرا از اتهام شود


ثالثا هیچ شباهتی میان موارد اتهامی آقای شریعتمداری علیه آقای باقی با پرونده‌های ماقبل و مابعد وجود ندارد و پرونده قبلی باقی که برای آن زندانی شد درباره برخی مقالات باقی در موضوعات دینی و اجتماعی و سیاسی و فکری بوده است که نوشته بود و هرگز اتهاماتی که شریعتمداری از آن صحبت می‌کند در هیچ محکمه‌ای طرح نشده تا چه رسد به اتهام و جرم که وی برای باقی می‌شمارد


این اتفاقات نشانه عجز شریعتمداری از دفاع و از این شاخه به شاخه پریدن اوست و نشان می‌دهد که بر ابتدایی‌ترین مسائل حقوقی آگاهی ندارد. فکر نمی‌کنم که دادگاه هم به این ربط دادن‌های بی‌ربط توجهی نشان دهد

 
* انتشار دفاعیه‌های شریعتمداری در روزنامه کیهان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 
انتشار این دفاعیه‌ها ظاهرا خلاف تبصره ماده ۱۸۸ قانون آیین دادرسی کیفری است که مقرر می‌کند: «منظور از علنی بودن محاکمه، عدم ایجاد مانع جهت حضور افراد در دادگاه است لیکن انتشار آن در رسانه‌های گروهی قبل از قطعی شدن حکم مجاز نخواهد بود و متخلف از این تبصره به مجازات مفتری محکوم می‌شود

 
جالب اینجاست که شریعتمداری فقط حملات و اتهامات علیه باقی و دیگران را که در قالب دفاعیاتش طرح کرده است را چاپ کرده و حتی از چاپ سخنان وکیل مدافع باقی خودداری کرده است تا یکطرفه به قاضی رفتن خود را کامل کرده باشد. اما به نظرم همین اتهامات دیگری که او علیه باقی طرح کرده می‌تواند خودش به موضوع شکایت تازه‌ای علیه وی تبدیل شود. مثال آقای شریعتمداری مثل کسی است که در هر دفاع از خود در واقع بار اتهامات علیه دیگری را توسعه می‌دهد و در واقع با توسعه اتهامات، سیاست فرار به جلو را در پیش می‌گیرد

* کیهان روز بعد از دادگاه در گزارش دفاعیاتش با تیتر “اسناد وابستگی برخی جریانات سیاسی در دادگاه مطبوعاتی کیهان”مدعی ارائه اسنادی شده است این اسناد چه بوده است؟

 
این نوع تیترها در کیهان چیز عادی است. حتی یک سند هم برای ادعاهای خود ارائه نکرده اند و تنها با صغری و کبری چینی، دوباره همان مطالب قبلی که از آن شکایت شده است تکرار کرده اند و بخشی از اعتراف یک فردی که ادعا می کرد از گروه ریگی است و نحوه رفتار تروریستی خود را توضیح داده بود در دادگاه قرائت کرد که این هیچ ربطی به انجمن، آقای باقی و موضوع شکایت نداشت و به نظر می رسد برای تحت تاثیر قرار دادن احساسات دادگاه و هیات منصفه و خلط بحث برای این نتیجه که شاکی نسبت به عملیات تروریستی مشابه بی تفاوت بوده، خوانده شد وگرنه هیچ محلی از اعراب نداشت

 
احتمالا آقای شریعتمداری فراموش کرده بودند اسناد مکتوب خود را از کیهان بیاورند چون معمولا منظور ایشان از سند، همان اتهامات ساخته و پرداخته در ذهن شان است وگرنه ایشان در رابطه با چهار موضوع مورد شکایتی که از طرف آقای باقی و انجمن علیه شان در دادگاه مطرح شد مبنی بر افترا و نشر اکاذیب از طریق وارد کردن اتهام ۱- تماس مکرر با عوامل موساد ۲- حمایت مطلق از تروریست ها ۳- دریافت بودجه از امریکا ۴- ارتباط تشکیلاتی با تروریستها ، هیچ سندی ارائه نکرد

وصل عوامل حوادث اهواز به گروه ریگی و خلط مباحث و کلی گویی در مورد چیزهایی که ربطی به انجمن دفاع از حقوق زندانیان ندارد و متوسل شدن به قیاس هایی که حجیت قانونی ندارد چیزی را نه تنها ثابت نمی کند و وجاهت قانونی ندارد بلکه اتهام را با اتهام توسعه دادن است

 
* شریعتمداری مدعی شده است که انجمن دفاع از حقوق زندانیان خودساخته و بیگانه پرداخته است، پاسخ شما چیست؟

خودساخته بودن که عیب نیست، حسن است. حکومت ساخته بودن نهادهای مدنی و مطبوعاتی عیب است و بدتر اینکه در روزنامه‌ای حکومتی کارکنی و علیه همه شهروندان ادعا نامه طرح کنی و نتوانی ادعاهایت را ثابت کنی و از مصونیت هم برخوردار باشی. درباره بیگانه پرداخته بودن هم عرض می‌کنم نفس توجه رسانه‌های خارجی به یک نهاد مدنی به معنای بیگانه‌پروری نیست مثلا مقامات دولتی ایرانی هم در سفرهای خارجی خود مورد توجه رسانه‌های بیگانه قرار می‌گیرند، آیا می‌توان آنها را بیگانه پرداخته دانست

 
اما گذشته از همه اینها باید تاکید کنم انجمن دفاع از حقوق زندانیان دارای مجوز رسمی از وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران است و از نظر قانونی قانون ساخته و خود اتکا و مستقل از هر نهاد دولتی داخلی و خارجی است

No comments: