ایران سبز: March 2010

Tuesday, March 30, 2010

وضعیت نگران کننده مهدیه گلرو در بند نسوان اوین






طی تماسی که امروز مهدیه گلرو با خانواده اش داشت از وجود حیوانات موذی در بند نسوان زندان اوین خبر داد که حتی موجب خورده شدن بدن یکی از زندانیان شده است.

این در حالی است که علی رغم سرد شدن هوا زندانیان این بند از آغاز سال ۱۳۸۹ از داشتن آب گرم محرومند و مجبورند با آب سرد حمام کنند که این مشکل موجب سرما خوردگی مهدیه گلرو و تعدادی دیگر از زندانیان دیگر شده است. به گزارش رهانا مهدیه گلرو فعال داشنجویی در حالی با صدای گرفته صحبت می کرد که پیش از این نیز به علت عفونت روده‌ای در زندان در شرایط بدی به سر می‌برد.

عدم توجه مسئولان زندان اوین به مسایل بهداشتی و نظافتی زندانیان و از طرف دیگر محدودیت زندانیان برای رفتن به بهداری مشکلات عدیده ای را برای زندانیان ایجاد کرده است

حکم اعدام برای عبدالرضا قنبری، معلم دبیرستان

عبدالرضا قنبری، معلم دبیرستان یکی از مدارس پاکدشت و استاد دانشگاه از سوی دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شد



به گزارش وب سایت آفتاب ، قنبری از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «محاربه از طریق ارتباط با گروه‌های معاند که از مصادیق این موضوع داشتن ایمیل‌های مشکوک و ارتباط با یکی از رسانه‌های تلویزیونی خارج از کشور عنوان شده» به اعدام محکوم شد



این معلم که بیش از ۱۴ سال در مدارس و دانشگاه سابقه تحصیل دارد، روز ۲۴ دی سال گذشته بازداشت شده بود



Monday, March 29, 2010

ساسي مانکن دستگير شد

خبرگزاری هرانا - ساسی مانکن، خواننده زير زمينی که در ایران به فعالیت می پرداخت، عصر روز شنبه ۷ فروردين در يکی از بازارهای جزيره کيش دستگير شد



به گزارش عصر ایران، وی که از روزهای اول عيد برای گذران تعطيلات و برگزاری چند جشن خانگی به جزيره کيش سفر کرده است، در حالی که در يکی از بازارهای جزيره که توسط برخی از مسافرين شناسايی شده بود، توسط نيروهای نظامی اين جزيره دستگير شده است



هنوز اطلاعات واثقی در مورد علت دستگيری وی به دست نيامده است



اين در حالی است که اين روزها در جای جای جزيره کيش به خصوص در کنار سواحل و حتی کشتیهای مسافرتی جزيره کيش آهنگهای اين خواننده به گوش میخورد که بوسيله برخی قهوهخانه ها و مسافرين اجرا میشود

آخرین وضعیت دکتر حسام فیروزی فعال حقوق بشر زندانی و برادرزاده اش علیرضا فیروزی دانشجو دربند


مهتا بردبار همسر حسام فیروزی در گفتگو با کمپین بین المللی حقوق بشر از وضعیت نگران کننده ی همسر خود خبر داد.او فعال مستقل حقوق بشر و وبلاگ نویس است و از دوازهم اسفندماه بازداشت شده است. همسرش می گوید که طی دوسال گذشته او هیچ فعالیت سیاسی نداشته و کاملا به حرفه پزشکی خود مشغول بوده است

او با اشاره به این که در روز اول فروردین بعد از دو هفته بی خبری مطلق از همسرش توانسته است به مدت نیم ساعت با او گفتگو کند گفت دکتر حسام فیروزی دروضعیت جسمی نگران کننده ای به سر می برد و درملاقات آخر متوجه شده است که حدود  20کیلو کاهش وزن داشته است



او که از بستگان علیرضا فیروزی فعال دانشجویی که هم اکنون زندانی است نیز به شمار می رود در خصوص وضعیت او نیز اظهار نگرانی کرده است. متن گفته های خانم بردبار با کمپین بین المللی حقوق بشر در پی می آید



کمپین: آخرین ملاقات شما با آقای حسام فیروزی چه زمانی بوده و وضعیت او را چطور دیدید؟



از وضعیت دکتر فقط هفته ی پیش روز یک شنبه اول فروردین بود که طی اعلام عمومی که از سوی دادستان برای ملاقات با زندانیانی که ممنوع الملاقات بودند از دادستانی با ما تماس گرفتند و گفتند که می توانیم با دکتر فیروزی ملاقات کنیم. ما توانستیم بعد از ۱۷ روز که ایشان را دستگیر کرده بودند با او ملاقات کنیم. اما نکته ی عجیب در این ملاقات این بود که در عرض این هفده روز در حدود یک سوم از وزن بدنشان کم شده بود . به نظر من چیزی در حدود ۱۵ تا ۲۰ کیلو کاهش وزن داشته اند که این امر برای من بسیار عجیب و نگران کننده بود. او مصرانه تاکید می کرد که با جایی مصاحبه نکن و اگر هم خواستی اطلاع رسانی کنی به این نکته اشاره کن که من کار سیاسی نمی کنم چون حوزه کاری من حوزه روانشناسی و تربیت کودک است و کارم پژوهش و نوشتن است.



کمپین: اتهامات ایشان چیست و وضعیت حقوقی پرونده ی او در چه مرحله ای است؟

در مورد وضعیت حقوقی پرونده ایشان مطلع نیستم و خودش هم در وضعیتی که بود نتوانست توضیح زیادی بدهد. همسر من در طی دو سال گذشته هیچ فعالیتی نداشت و ضمن این که به امر طبابت اشتغال داشت در امر آموزش های پیش از دبستان کودکان و خانواده هایشان فعال بود و تنها در حوزه روانپزشکی که تخصص داشت فعالیت می کرد. اما از جایی که هیچ نهادی در مورد وضعیت ایشان به من پاسخگو نیست. مدام به دادگاه انقلاب و زندان اوین مراجعه می کنم و در طی بیست و نه روزی که همسر من را بازداشت کرده اند شاید من بیست و نه نامه نوشته ام و به دادگاه انقلاب و زندان اوین ارائه کرده ام که به چه جرم و اتهامی همسر من را بازداشت کرده اید کسی جوابی نمی دهد. وقتی هم کسی سرش به کار خودش گرم است و فعالیت و سر و صدایی نمی کند باز هم بازداشت می کنید و هیچ جایی هم پاسخگو نیست. من اگر حاضر شدم که صحبت کنم و اطلاع رسانی کنم صرفا به این دلیل است که ما هیچ تریبونی نداریم که صدای ما را به گوش کسی برساند.



کمپین : آخرین تماس شما با ایشان چه زمانی بوده؟

امروز دوازدهمین روز است که همسر من هیچ تماسی نگرفته است. در واقع از روز پنج شنبه ی هفته گذشته که من آخرین تماس را با ایشان داشتم هیچ راهی برای تماس وجود نداشته است. دیروز سالگرد ازدواج ما بود و من نامه نوشتم و مصرانه و ملتمسانه از ایشان خواستم که حداقل یک دقیقه به من فرصت بدهند که با همسرم گفتگو کنم نه تنها این کار را نکردند بلکه همان تماس تلفنی را هم قطع کردند و من نمی دانم از کجا باید استمداد بطلبم. به هر ارگانی مراجعه می کنم تنها یک سرباز نشسته و می گوید به ما مربوط نیست یا مسئولین مربوطه حضور ندارند. آیا سیستم قوه قضاییه را تنها یک سرباز اداره می کند که باید پاسخ بدهد کسی نیست و یا این که اطلاعی ندارد؟



کمپین: آقای فیروزی را چه زمانی و به چه صورتی بازداشت کردند؟

همسر من را شب ۱۱ اسفندماه دستگیر کردند. ما در منزل حضور نداشتیم و همسرم برای انجام کاری به منزل رفته بود که ۱۴ نفر از ماموران امنیتی او را بازداشت می کنند. ما هیچ اطلاعی از بازداشت وی نداشتیم و خواهرم برای پیگیری به منزل مراجعه کرد که بعد از ده دقیقه موبایل او نیز خاموش شد و چون می دانستیم که این بازداشت های بی مورد در جریان است نگران شدیم. من به ادبیات سیاسی آشنایی ندارم حتا نمی دانم چه باید بگویم که برایم مشکل حقوقی ایجاد نکند. به هرحال به دلیل این که این احتمال وجود داشت از طریق همسایه متوجه شدم که چه اتفاقی در جریان است و در نهایت ساعت ۲ بامداد بعد از تفتیش منزل همسرم را با خود بردند.این ماجرا جزئیات دیگری هم دارد ازجمله این که پسر همسایه ی ما را نیز بازداشت کردند و یک سری مسائل دیگر هم رخ داد. در نهایت این که بسیار تاکید کرده بودند که همسرش نباید متوجه شود که ما ایشان را بازداشت کرده ایم!

در مورد اتهام ایشان من هیچ اطلاعی ندارم و هیچ حدسی نمی توانم بزنم. چرا که در طی دو سال گذشته ایشان هیچ فعالیتی نداشته اند و من نمی توانم حتا حدس بزنم که اتهام ایشان چه مواردی است مگر این که بخواهند اتهامی را به ایشان ببندند. فعالیت ایشان کاملا قانونی و در حوزه ی پزشکی بوده است که مکاتباتی داشته اند که مراجع ذیربط برای پیگیری وضعیت سلامت شخصی که در خطر بوده را مد نظر قرار دهند. اگراین اقدامات جرم است تنها می توانم به این موارد اشاره کنم. درخواستم از مسئولین این است که مشفقانه با مردم برخورد کنند. این تنها درخواست من در مورد همسرم نیست. حبس و تنبیه آخرین و آخرین مرحله ی برخورد با افراد است و نباید در مواجهه با آنان و تنها به دلیل مخالفت، برخوردهایی از جمله زندان انفرادی و یا اعتراف اجباری با مردم داشته باشند و پیش از آن که جرمی اتفاق افتاده باشد اشخاص را بازداشت کنند و در مرحله تحقیقات مشخص کنند که آیا جرمی اتفاق افتاده است یا نه. آیا واقعا قانون اسلام و دین اسلام که دین رافت است این را می گوید؟ من با ادبیات ساده خودم حرف می زنم و نگرانم که حرف هایم بار قانونی نداشته باشد.



کمپین: از وضعیت علیرضا فیروزی خواهرزاده ی دکتر فیروزی که در بازداشت به سر می برد چه اطلاعی دارید؟

وضعیت علیرضا فیروزی نیز مانند وضعیت عمویش نامشخص است. ما نمی دانیم اتهام او چیست و با توجه به این که ۷۰ روز در بی خبری مطلق از بازداشت او بودیم و حتا به ما نمی گفتند که او را دستگیر کرده ایم. علیرضا پسر بیست ساله ای است که به لحاظ هوشی در المپیاد های مختلف شرکت می کرد و در سن راهنمایی از جشنواره خوارزمی تقدیرنامه دریافت کرده است. آیا مغز های این مملکت را به خاطر اعتراضی که در مقابل کار غیراخلاقی یک استاد دانشگاه به جریانات سیاسی منسوب کنند؟ وقتی در دانشگاه زنجان این اتفاق افتاد فورا آن را سیاسی کردند و هر حرکتی که در این مملکت رخ داد یقه ی آنها را گرفتند”.





زمینه خبر:



حسام فیروزی متولد ۳/۶/۱۳۵۱ فارغ التحصیل رشته پزشکی از دانشگاه شیراز است. او که فعال مستقل حقوق بشر و وبلاگنویس است از تاریخ ۱۲ اسفند ماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است. وی سه روز پس از بازداشت از زندان اوین با همسر خود تماس گرفته و از بازداشت خود در بند ۲۰۹ زندان اوین خبر داد. در تاریخ ۱۲ اسفند ماه ماموران امنیتی به منزل حسام فیروزی مراجعه کرده و بعد از تفتیش منزل وی و خواهر همسرش (مادر علیرضا فیروزی) او را به زندان اوین منتقل کردهاند. حسام فیروزی که پزشک بسیاری از زندانیان سیاسی بوده است، سال گذشته نیز برای اجرای حکم شش ماه زندان خود در اسفند ماه بازداشت و نوروز سال گذشته را هم در زندان سپری کرده بود


برادرزاده ی وی علیرضا فیروزی روزنام هنگار و وبلاگنویس از تاریخ ۱۲ دی ماه در ارومیه بازداشت و هم اکنون در زندان اوین به سر میبرد. علیرضا فیروزی نیز در سال گذشته سه بار بازداشت شده بود

گزارش تفصيلی از بازداشت گسترده و صدور احکام سنگين برای اعضای شورای دفاع از حق تحصيل در ماه‌های اخير

به گزارش کميته گزارشگران حقوق بشر با گذشت بيش از ۹ ماه از انتخابات رياست جمهوری، هنوز پنج تن از اعضای شورای دفاع از حق تحصيل در بازداشت به سر می‌برند و تعدادی از آنان با احکام سنگين روبرو شده‌اند.



در وبلاگ رسمی اين نهاد مدنی آمده است: «اين تشکل را گروهی از دانشجويان محروم از تحصيل و ستاره‌دار ايران در سال ۱۳۸۶ با نام "شورای دفاع از حق تحصيل" تشکيل داده‌اند



همچنين در آخرين بيانيه شورای دفاع از حق تحصيل که در پی صدور احکام سنگين برای اعضای اين نهاد مدنی صادر شد آمده است: «ما در پيشگاه مردم ايران شهادت می‌دهيم که دوستانمان جز حق‌خواهی هيچ نکرده‌اند و تمام اتهامات وارد به ايشان بی‌اساس بوده و انتقامی است که دشمنان آزادی از دانشجويان ستاره‌دار می‌گيرند







دانشجويان ستاره‌دار، در روزهای منتهی به انتخابات، بارها با تجمع در برابر وزارت علوم، صدا و سيما، دانشگاه تهران و برخی از ميادين تهران نسبت به سخنان احمدی‌‌نژاد اعتراض کردند. پس از انتخابات و در جريان بازداشت‌های گسترده فعالان سياسی، ۱۰ تن از اعضای شورای دفاع از حق تحصيل بازداشت شدند.

ضيا‌ء‌الدين نبوی، سخنگوی شورای دفاع از حق تحصيل در ۲۵ خردادماه در منزل يکی از دوستانش بازداشت شد و همچنان با گذشت بيش از ۹ ماه، همچنان بدون مرخصی در بازداشت به سر می‌برد. گزارش‌های دريافتی حاکی از ضرب و شتم وی در زندان اوين است.

اين فعال دانشجويی که اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوين نگهداری می‌شود در قسمتی از نامه خود خطاب به قوه قضاييه نوشت: «بنده در طول بازجويی‌ها هرگز چيزی جز حقيقت نگفتم و عليرغم آنکه تحت فشارهای شديد روحی و گاها فيزيکی (بشين و پاشو، پس گردنی، لگد، توهين و تحقير) بودم، ليکن هرگز به هيچ جرم ناکرده‌ای اعتراف نکرده‌ام که اساسا به دليل فعاليت در فضای شيشه‌ای جنبش دانشجويی، هيچ مسئله‌ی قابل کتمانی در فعاليت‌های محرومين از تحصيل وجود نداشت.»

ضيا نبوی در دی‌ماه ۸۸ از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به قضاوت پيرعباسی به ۱۵ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

سه سال از اين حکم برای اجتماع و تبانی به جهت برهم زدن امنيت ملی، يک سال برای تبليغ عليه نظام، يک سال برای اخلال در نظم عمومی، ۷۴ ضربه شلاق برای تشويش اذهان عمومی و ۱۰ سال حبس در شهرستان ايذه کرمان به دليل همکاری با منافقين (سازمان مجاهدين خلق) اعلام شده است.

اتهام همکاری با سازمان مجاهدين خلق در حالی به اين فعال دانشجويی وارد شد که او به «هيچ‌يک» از اتهامات وارده اعتراف نکرد و پس از صدور حکم طی تماسی تلفنی اظهار داشت قاضی پيرعباسی به او گفته است: «علی‌رغم جوانی‌ات و اينکه هيچ اعترافی در رابطه با ارتباط با منافقين نکردی ولی مجبورم بر اساس درخواست کتبی وزارت اطلاعات تو را محکوم به ارتباط با منافقين نمايم.»

آخرين اخبار از اين فعال حق تحصيل حاکی از آن است که هنوز پرونده او به هيچ‌يک از شعب دادگاه تجديدنظر ارسال نشده و خانواده‌اش توان پرداخت وثيقه ۵۰۰ ميليون تومانی را ندارند.

مجيد دری، ديگر عضو شورای دفاع از حق تحصيل است که در ۱۸ تيرماه در قزوين بازداشت شد و همچنان در زندان اوين به سر می‌برد. دری علاوه بر فعاليت در زمينه حق تحصيل دبير کميته دانشجويی صيانت از حقوق شهروندی نيز بود.

اين فعال دانشجويی در دی‌ماه از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۱ سال حبس تعزيری محکوم شد. مانند ضيا نبوی، ۱۰ سال از اين حکم به اتهام «ارتباط با سازمان مجاهدين خلق» صادر شده است. وی دانشجوی دانشگاه علامه طباطبايی است که به ۶ ماه محروميت از تحصيل محکوم شده بود.

مهديه گلرو عضو ديگر اين نهاد مدنی، از ۱۲ آذر در بازداشت به سر می‌برد. دادگاه اين فعال دانشجويی هنوز برگزار نشده اما پرونده او به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب ارسال شده است

صدور احکام سنگين توسط اين شعبه برای ديگر اعضای اين نهاد مدنی نگرانی در مورد وضعيت گلرو را افزايش داده است. اين فعال دانشجويی در طول مدت بازداشت با مشکلات جسمی فراوان از جمله ابتلا به عفونت روده مواجه گشت

شيوا نظرآهاری ديگر عضو شورای دفاع از حق تحصيل، نزديک به ۱۰۰ روز است که در بازداشت به سر می‌برد. وی به تازگی در اول مهرماه پس از ۱۰۲ روز با قرار وثيقه ۲۰۰ ميليون تومانی از زندان اوين آزاد شده بود

نظرآهاری علاوه بر فعاليت در زمينه حق تحصيل، از اعضای برجسته کميته گزارشگران حقوق بشر و فعال جنبش زنان است. اين فعال حقوق بشر در مقطع کارشناسی ارشد رشته عمران از تحصيل محروم شد.

پيمان عارف ديگر عضو دربند اين نهاد مدنی است. وی ۲۸ خردادماه در حال گذراندن خدمت سربازی در دفتر مطالعات آموزشی نيروی انتظامی استان گيلان، بازداشت و پس از دو روز به زندان اوين منتقل شد. پس از مدتی حکم ۱۸ ماه حبس وی که از پرونده قبلی برای او صادر شده بود، فارغ از اتهامات جديد به اجرا گذارده شد.

در ۱۳ اسفندماه، اين فعال دانشجويی با قرار وثيقه ۱۰۰ ميليون تومانی به مرخصی آمد و در ۲۵ اسفندماه در آستانه عيد نوروز به زندان اوين بازگردانده شد. عارف همچنين در رابطه با پرونده جديدش به يک سال حبس تعزيری و ۷۴ ضربه شلاق و محروميت مادام‌العمر از حرفه روزنامه‌نگاری و شرکت در احزاب سياسی محکوم شد.

از جمله ديگر اعضای شورای دفاع از حق تحصيل که در چندماه اخير بازداشت شدند حسام سلامت، سعيد جلالی‌فر، زهرا توحيدی و عليرضا خوشبخت هستند

حسام سلامت در ۳۰ خردادماه طی يورش نيروهای امنيتی به منزل شخصی‌اش بازداشت شد. وی پس از آزادی در ۱۵ تيرماه برای دومين بار بازداشت و در اواخر مرداد آزاد شد. اين فعال دانشجويی در دادگاه بدوی به ۴ سال حبس تعزيری محکوم شد. سلامت، رتبه اول کشور در مقطع تحصيلات تکميلی (دکترا) و قبولی رشته جامعه‌شناسی دانشگاه تهران بود که از ادامه تحصيل محروم و ستاره‌دار شده بود

سعيد جلالی‌فر، ديگر عضو اين شورا و دانشجوی محروم از تحصيل دانشگاه زنجان، در ۹ آذرماه بازداشت و در ۲۵ اسفند آزاد شد. وی علاوه بر فعاليت در زمينه حق تحصيل عضو کميته گزارشگران حقوق بشر و جمعيت دفاع از کودکان کار و خيابان است.



پیام تسلیت میرحسین موسوی به مناسبت درگذشت همسر آیت الله منتظری



جناب حجت الاسلام و المسلمین احمدمنتظری



درگذشت مادر بزرگوار و داغدیده ومبارز را به شما خانواده گرامی تسلیت می گویم.ایشان بانویی فداکار و صبور در راه اسلام و انقلاب ویاری فداکاربرای همسرعالیقدرومبارزشان در فراز و نشیب چند دهه اخیر بودوشهید گرانقدری چون محمد منتظری را در راه خدا داد

 
خداوندمتعال ایشان را مشمول رحمت واسعه خود قرار دهد وبه شما خانواده عزیز صبر واجر عنایت فرماید

 
میرحسین موسوی

۹ فروردین ۱۳۸۹

Sunday, March 28, 2010

تدفین همسر آیت الله منتظری در وضعیت کاملا امنیتی و بازداشت چند نفر

دهها تن از ماموران انتظامی- امنیتی و نیروهای لباس شخصی، با آرایش نظامی- پلیسی و ایجاد ارعاب در برگزاری مراسم تشییع و تدفین همسر آیت الله العظمی منتظری، امکان برگزاری هرگونه مراسم تشیع و نماز میت را از خانوادۀ آن بزرگوار سلب کرده و عملا مراسم را مبدل به یک خاکسپاری حکومتی کردند تا بنا به قول خانوادۀ مرحوم منتظری، برای اولین بار یک تشییع جنازۀ بدون جنازه در قم برگزار شود



سعید منتظری در شرح ماوقع ماجرای امروز، ضمن بیان اینکه از ساعتها قبل مردم سوگوار، علاقه مندان و خانواده منتظری در محل حرم حضرت معصومه (س) برای برگزاری نماز و تشییع پیکر بانوی آیت الله منتظری تجمع کرده بودند، به عمکرد تاسف بار ماموران در این زمینه اشاره نموده و به جرس گفت: «از بامداد امروز نیروهای امنیتی – انتظامی و لباس شخصی ها، با ایجاد یک فضای سنگین و امنیتی، عملا امکان برگزاری مراسم نماز، تشییع و حتی سوگ بر پیکر مادرمان را ندادند و دهها خودرو نیروهای دولتی، جنازه را تحت الحفظ آورده و خودشان در حرم و بدون دسترسی مردم و حتی خانواده، توقفی کوتاه نموده و سپس فورا آنرا از محل خارج کردند



پسر داغدار خانوادۀ منتظری همچنین تصریح کرد:«آقایان نه شرایط خانواده آیت الله منتظری برای مراسم تدفین را پذیرفتند، نه امکان دسترسی مردم و حتی خانواده به پیکر مادر مرحوممان فراهم شد و نه حتی گذاشتند طبق گفته ها و وعده های مقامات، به صورت محدود و در سکوت جنازه را تشییع کنیم



ایشان از هراس ماموران حکومت حتی از پیکر یک بانوی هشتاد ساله و برگزاری مراسم تشییع و خاکسپاری سادۀ آن سخن گفته و متذکر گردید “یا این عمل تاسف بار ترس خود را بوضوح به نمایش گذاشتند و نشان دادند از یک جنازه و تدفین آن نیز واهمه دارند.”



در همان حال که سعید منتظری در حال گفتگو با خبرنگار جرس بود، ماموران حکومتی پیکر بانوی مرحومه را با تعدادی خودرو از آن محل خارج می کردند و ایشان خاطرنشان کرد:«نه تنها اجازه برگزاری مراسم به ما داده نشد، بلکه حنی نگذاشتند جایی که خانواده مدنظر داشت، این مرحومه را دفن نماییم.»



بر اساس همین گزارش، مردم که در محل برای برگزاری مراسم آمده بودند، با اطلاع از اینکه قرار است پیکر ایشان بدون در نظر گرفتن درخواست خانواده، در محلی دیگر (گلزار شهدای قم ومحل عمومی دفن اموات) به خاک سپرده شود، با سر دادن شعارهای اعتراضی سعی در ممانعت از این امر را داشتند که بدلیل انتقال سریع جسد و شرایط پلیسی حاکم، احمد منتظری جهت جلوگیری از هرگونه برخورد خشن ماموران با مردم و یا دستگیری های احتمالی، از مردم خواهش کرد به محل دفن پیکر ایشان بروند.



متعاقب این مسئله، مردم سوگوار و ناراضی از وضع بوجود آمده، محل تجمع (حرم حضرت معصومه) تا گلزار شهدا را علی رغم طولانی بودن مسیر، پیاده طی کرده و با شعارهای “عزا عزاست امروز روز عزاست امروز، ملت سبز ایران صاحب عزاست امروز” و ندای الله اکبر، به محل دفن رفتند.



سعید منتظری پیرامون جزئیات تدفین در محل مورد نظر خاطرنشان نمود “عوامل حکومت و ماموران امنیتیِ بیشمار و مستقر در محل، به زور و با توسل به ارعاب، پیکر آن مرحومه را آن طور که می خواستند و آن جا که می خواستند، دفن نموده و عملا امکان برگزاری مراسم را از ما و مردم سوگوار سلب کردند.”



دستگیری در مراسم تشییع



همچنین در جریان مراسم خاکسپاری چندتن ازشرکت کنندگان که نقش برجسته تری در هدایت و نظم دهی جمعیت داشتند، دستگیر شدند.



فرزند دیگر آیت الله فقید با توجه به دستگیری این افراد ابرازامیدواری کرد که مسئولان امنیتی شهرقم درایت و تدبیر لازم را بخرج دهند و با آزادی سریع این افراد، فضا را ملتهب نکنند و اجازه دهند که مراسم سوگواری این بانوی مومنه به آرامی برگزارشود.



احمد منتظری به جرس خاطرنشان کرد که مقامات امنیتی شرکت کننده در مراسم قول داده اند که این افراد بزودی آزاد شوند.



فرزند سوگوار آیت الله منتظری علت دستگیری این افراد را صرفا فعال بودن آنان در میان جمعیت و پرشور شعار دادن ذکر کرد و افزود: همانگونه که از مردم درخواست کرده بودیم،آنان مراقب اوضاع بودند و ازطرح شعارهایی تند پرهیز می کردندو نمادی هم به همراه نداشتند ولی صرف گفتن پرشور ” لا اله الا الله” منجر به دستگیری تعدادی از شرکت کنندگان شد.



حجت الاسلام احمد منتظری خاطر نشان کرد که نماز میت توسط آیت الله شبیری زنجانی اقامه شد و به رغم تعطیلی نوروزی، مردم تقبل زحمت کرده بودند و از شهرهای اصفهان ، نجف آباد و تهران برای شرکت در مراسم آمده بودند.



درهمین حال اواز حضور غلامحسین کرباسچی، مهندس حجتی، مهندس میثمی، اعضای مجمع محققین ومدرسین قم، حجت الاسلام والمسلمین موسوی تبریزی ،حجت الاسلام و المسلیمن شهرستانی نماینده آیت الله سیستانی و آیت الله فیض در مراسم تشییع و خاکسپاری خبر داد.



فرزند آیت الله منتظری همچنین ازتماس تلفنی آیات عظام صانعی ، گرامی(بعلت اقامت درمشهد) و موسوی اردبیلی ( بعلت کسالت) به بیت محترم آیت الله منتظری خبر داد.



وی دررابطه با محل خاکسپاری افزود که سرانجام در محلی که حکومت در نظر گرفته بود در گلزار شهدا ، قطعه خانواده شهیدان، در کنار کتابخانه پیکر بانو ربانی به خاک سپرده شد.



احمد منتظری خاطرنشان کرد که آمبولانس حامل پیکر مرحومه ربانی توسط پنج اسکورت به گلزار شهدا آورده شد و سرانجام با وساطت های انجام شده، خانواده توانستند در صد متری گلزار شهدا، جنازه را تحویل بگیرند وبه مراسم تدفین را برگزار کنند.



وی از حضور لباس شخصی ها در بین جمعیت خبر داد که فشارآوردن و شتاب تلاش داشتند تا هر چه زودتر مراسم تدفین به پایان برسد و جمعیت متفرق شود.



درادامه این گفت وگو فرزند بزرگ آیت الله منتظری به ویژگی های شخصیتی مادر محترمشان اشاره کرد و صبوری را ویژگی ممتاز وی خواند که در همه حال یار و یاور همسر خود بود در حصر و حبس و تبعید.



وی به فعالیتهای اجتماعی بانو ربانی پرداخت و افزود که وی قبل و بعد از انقلاب در یاری رساندن به خانواده های بی سرپرست، خصوصا خانواده های زندانیان بسیار فعال بود و تلاش داشت تا آنان در نبود همسران و پدرانشان رنج کمتری را متحمل شوند.



احمد منتظری به بیماری ایشان اشاره کرد که از زمان رحلت مرجع فقید تاکنون ادامه داشته و سرانجام منجر به فوت ایشان در بامداد هفتم فروردین شد.



فرزند ارشد آیت الله منتظری روند کاری دفتر آیت الله را عادی خواند و اظهار امیدواری کرد که مشکلی برای ادامه کار این دفتر در آینده بوجود نیاید تابتوانند همچون گذشته ضمن برگزاری مراسم مذهبی و پاسخگویی به سوالات شرعی مردم به جمع آوری ونشرآثارمرجع فقید بپردازند.



اختلال در تلفن های همراه و امنیتی بودن فضا



به گزارش کلمه، همچنین یکی از افراد حاضر در مراسم به خبرنگار «کلمه» گفت: از روز گذشته و بعد از پخش خبر فوت همسر آیت الله منتظری تمام خطوط موبایل در شهر قم دچار مشکل شد .



وی تصریح کرد: در ساعت ۹ و نیم امروز افرادی که در مراسم تشییع شرکت کرده بودند متوجه شدند باید مراسم تشییع بدون جنازه آن مرحومه برگزار شود! که مردم بدون جنازه به سمت حرم راهی شدند.



وی درباره فضای مراسم گفت: جو امنیتی بود که در این بین جوانی شعار داد «یا حسین میرحسین» که بلافاصله نیروهای امنیتی به سمت او هجوم آوردند اما با وساطتت مردم از بازداشت این جوان جلوگیری به عمل آمد. بالاخره وارد حرم شدیم بی هیچ شعاری به جز الله اکبر و لا اله اله الله و عزا عزاست امروز روز عزاست امروز منتظری مظلوم صاحب عزاست امروز.



وی ادامه داد: داخل حرم مردم شعارهایی همچون یا حضرت معصومه منتظری مظلومه . یا حجت ابن الحسن ریشه ی ظلم رو بکن . خونی که در رگ ماست هدیه به ملت ماست سر می دادند.سپس گفتند جنازه به سمت گلزار برده می شود و از مردم خواستن برای تشییع بروند گلزار قم.



یک مسئول دولتی در قم: یک مراسم خوب برگزار شد



اما در مقابل سایت های دولتی مانند «فارس» با انتشار اخباری به نقل از مسئولان دولتی سعی در نشان دادن جوی آرام در مراسم داشتند به طوری که این خبرگزاری در گفت و گو با استاندار قم نوشت: مراسم تشییع پیکر همسر منتظری در فضایی کاملا آرام و بدون تنش و درگیری برگزار شد.



احمد حاجی‌زاده گفت: تمام تمهیدات لازم برای برگزاری این مراسم انجام شد تا شاهد برگزاری یک مراسم خوب باشیم.



وی ادامه داد: با خانواده مرحوم منتظری نیز صحبت شد و تمام امکانات در اختیار آنها قرار گرفت تا بدون مشکل مراسم خاکسپاری انجام شود



معاون سیاسی امنیتی استاندار قم بیان داشت: همچنین با تولیت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) هماهنگی صورت گرفت تا پیکر خانم ربانی در حرم مطهر نیز تشییع شود



حاجی‌زاده با بیان اینکه طبق اعلام قبلی و هماهنگی‌های صورت گرفته با خانواده مرحوم منتظری مکان تشییع مشخص شد، گفت: پس از تشییع پیکر خانم ربانی در حرم مطهر، جنازه به مسجد باب‌الجنه منتقل شد و پس از آن بر دوش خانواده وی تا گلزار شهدا تشییع شد



دیدار نوروزي جمعي از فعالین سياسي و دانشجویی مشهد با خانواده احمد قابل




به گزارش ادوارنیوز جمعی از اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت و نیز فعالین دانشجویی خراسان، با حضور در منزل مادری احمد قابل، پژوهشگر دینی برجسته و از شاگردان مرحوم آیت الله منتظری، با خانواده ایشان دیدار کردند



در این دیدار که برخی از اعضای ادوار و دانشجویان دانشگاههای مختلف مشهد حضور داشتند، ابتدا مادر،همسر و برادرزاده آقای قابل گزارشی از مراحل پرونده ایشان ارائه و اعلام نمودند که آقای قابل فعلا و پس از پایان مراحل بازجویی در اداره اطلاعات، در زندان وکیل آباد مشهد به سر می برند.



همسر ایشان با بیان اینکه احمد قابل از پاره ای مراجع اجازه اجتهاد دارند، نوع برخورد با ایشان و نیز اتهامات وارده را غیر قابل قبول دانستند



در ادامه چند تن از اعضای ادوار و نیز دانشجویان به بیان دیدگاههای خود در مورد برخورد با فعالین سیاسی و دانشجویی پرداختند و ضمن تمجید از شان علمی آقای قابل، نسبت به آزادی سریع ایشان و دیگر زندانیان سیاسی ابراز امیدواری کردند



احمد قابل، پژوهشگر برجسته دینی و از شاگردان ممتاز آیت الله منتظری، در 29 آذرماه 88 و در راه عزیمت به قم جهت شرکت در تشییع پیکر آیت الله منتظری، توسط اداره اطلاعات مشهد بازداشت شد که این بازداشت همچنان ادامه دارد

معصومه ضیا : خواهرم از ۲۶ اسفند در اعتصاب غذا به سر می برد


مریم ضیا، فعال حقوق زنان و کودکان و مدیر جمعیت تلاش برای جهانی شایستهی کودک، که از ۱۰ دی ماه و به دنبال بازداشت های گستردهی فعالان مدنی و سیاسی در روز عاشورا در زندان اوین به سر می برد، در اعتراض به بازداشت غیرقانونی خود دست به اعتصاب غذا زده است. معصومه ضیا خواهر مریم ضیا با تایید این خبر در گفتگو با کمپین بین المللی حقوق بشر، وضعیت خواهر خود را نگران کننده توصیف کرده است. متن گفتگوی معصومه ضیاء با کمپین بین المللی حقوق بشر در پی می آید


کمپین: خانم ضیا خبری از اعتصاب غذای خواهر شما منتشر شده است. آیا در خصوص وضعیت جسمی و روحی او خبر تازه ای به دست شما رسیده است؟



مریم از روز ۲۶ اسفندماه در اعتراض به ادامهی بازداشت غیرقانونی خود دست به اعتصاب غذا زده است. او بسیار ضعیف است و دارو مصرف می کند و از ضعف جسمی شدید، سردرد و افت فشار خون رنج می برد. در عین حال داروهایی که مجبور به مصرف آنها است با توجه به اعتصاب غذا عوارض جدی بر سلامتی او خواهند داشت. وضعیت جسمی او نگران کننده است اما با توجه به بلاتکلیفی و ادامه بازداشت غیرقانونی اش بر ادامه ی اعتصاب غذا اصرار دارد. با این وجود روحیهی خود را حفظ کرده است و وضعیت روحی مناسبی دارد. او می گوید که در این شرایط هم نوع متفاوتی از زندگی را تجربه می کند

 

چه اتهاماتی به خانم ضیا تفهیم شده و پیگیری های حقوقی در مورد پرونده ی او چه نتیجه ای داشته است؟



اتهام تفهیم شده به خواهرم در مراحل اولیه بازجویی، همکاری با منافقین اعلام شده است .با توجه به تعطیلات عید در حال حاضر هیچ گونه پیگیری امکان پذیر نیست و مجبوریم تا پایان تعطیلات صبر کنیم. پیش از تعطیلات هم پاسخ درست و مشخصی به ما داده نشد و خود مریم هم هیچ اطلاعی از وضعیت پرونده یا احتمال آزادی اش ندارد و در بلاتکلیفی به سر می برد.



چند روز پیش از عید در تماس تلفنی با همسر خواهرم اعلام کردند که با تودیع وثیقه ۳۰ میلیون تومانی وی را آزاد خواهند کرد. اما در حالی که این وثیقه را به سختی تامین کردیم و به رغم انجام کلیه مراحل اداری و تایید سند در شعبه ۱۱ دادگاه انقلاب شهر ری، در آخرین لحظات بازجویان وزارت اطلاعات با تنظیم و ارسال دادخواست جدیدی پرونده ی وی را به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب ارجاع داده و از آزادی وی ممانعت کردند. در واقع به رغم توقیف سند منزل که میزان آن بیش از وثیقه ی تعیین شده نیز هست وی را همچنان در بازداشت نگه داشته اند



مریم مدیریت سازمان غیردولتی تلاش برای جهان شایسته ی کودک را بر عهده داشت و هیچ گونه فعالیت سیاسی هم نداشت. او به عنوان نیروی داوطلب و فعال اجتماعی تمام انرژی خود را صرف آموزش کودکان مهاجر و محروم از تحصیل و سواد آموزی آنان می کرد اما متاسفانه در کشور ما حتا کار فرهنگی و انساندوستانه نیز جرم سیاسی تلقی می شود



آخرین تماس او چه زمانی بوده و شرایط فعلی او در زندان چگونه است؟



با اتمام بازجویی ها او را از بند ۲۰۹ به بند عمومی مالی منتقل کرده اند. با وجود این که بازجویی ها به انتها رسیده است وی در بند غیرسیاسی ها نگهداری می شود. تعداد زیادی از کسانی که به دلیل ارتکاب قتل بازداشت شده اند با مریم هم سلول هستند و به رغم این که مریم تلاش می کند با آنها ارتباط خوبی داشته باشد اما شرایط و فضای نامناسبی بر سلول آنها حاکم است و ما اعتقاد داریم که چنین فضایی برای بازداشت یک فعال مدنی به هیچ وجه محیط مناسبی نیست.



سابقه خبر:



مریم ضیا، فعال حقوق زنان و کودکان و مدیر جعیت تلاش برای جهانی شایستهی کودک، صبح روز دهم دی ماه و در پی بازداشت های گسترده پس از وقایع عاشورا توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. ماموران امنیتی که صبح روز دهم دی ماه به قصد تفتیش به منزل مریم ضیاء مراجعه کرده بودند، فرزندان او را وادار می کنند که با او که در منزل حضور نداشت تماس گرفته و در هنگام مراجعت وی به منزل او را بازداشت می کنند. مریم ضیا پیش از این نیز در ۲۲ خردادماه سال ۱۳۸۵ در تجمعی که به قصد اعتراض به “قوانین نابرابر” از سوی فعالان زن در میدان هفت تیر برگزار شد بازداشت شده بود



همسر مریم ضیاء، منصور حیات غیبی نیز، از اعضای هیأت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه است که طی چند سال اخیر، همراه با منصور اسانلو و گروهی دیگر از فعالین صنفی، بارها مورد بازداشت و حمله و اهانت قرار گرفته اند

بلاتکلیفی علی بیکس در زندان اوین

علی بیکس ،فعال اجتماعی و یکی از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخا بات همچنان در بلاتکلیفی به سر می برد . او اجازه استفاده از مرخصی نوروزی را نیافته است و






اکنون در وضعیت کاملا نامشخص در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد



به گزارش کلمه، علی بیکس ، دارای دکترای تاریخ ، ۲۴ خردادماه سال گذشته بازداشت و تاکنون نیز بدون استفاده از مرخصی در زندان به سر می برد. او با کمیته اطلاع رسانی ستاد مرکزی میرحسین موسوی نیز در زمان انتخابات همکاری داشته است



بیکس بر اساس حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به هفت سال حبس تعزیری محکوم شده است . اما تاکنون نتیجه تجدید نظر خواهی در حکم او اعلام نشده است .خانواده بیکس از وضعیت نامعلوم فرزند خود نگرانند و هر چه زودتر خواهان تعیین وضعیت و اعلام حکم نهایی وی هستند



او در زندان به شدت از بیماری دهان و دندان رنج می برد و دسترسی به امکانات دندانپزشکی نیز در بند ۳۵۰ محدود است . خانواده بیکس همچنین خواهان رسیدگی به وضعیت جسمانی فرزند دربندشان هستند

بی خبری از وضعیت دانشجوی نخبه دانشگاه شریف

: بنا به گزارش منابع خبری ، با گذشت حدود سه هفته از بازداشت غیر قانونی میترا عالی، دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف، کماکان هیچگونه خبری از وی در دسترس نیست و هیچ مرجع خاصی نیز پیرامون وی پاسخگو نیست



این گزارش خاطرنشان می سازد نامبرده که از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی دانشگاه صنعتی شریف است، در تاریخ ۱۹ اسفند هنگامی که جهت بازپس گرفتن وسایل توقیف شده خود به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات (واقع در خیابان صبای تهران) مراجعه کرده بود، ناپدید شده و تا کنون هیچ خبری از او بدست نیامده است



با گذشت ۲۰ روز از آن تاریخ، وی هیچگونه تماسی با خانواده نگرفته و آنها همچنان در بی خبری مطلق به سر می برند.



میترا عالی قبل از ناپدید شدن، دو مرتبه دیگر با هجوم نیروهای وزارت اطلاعات به منزلش، بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود و این بار ماموران وزارت اطلاعات در تماس تلفنی با این فعال دانشجویی از وی خواسته بودند تا برای بازپس گیری لوازم توقیف شده خود به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات مراجعه کند



گزارش های ارسالی به جرس می افزاید عالی آخرین بار در حال ورود به این مکان مشاهده شده و تا کنون از وضعیت وی هیچ خبری به دست نیامده است



میترا عالی از نخبگان علمی دانشگاه شریف و امیرکبیر می باشد که پس از اتمام دوره کارشناسی در دانشگاه صنعتی امیر کبیر با رتبه هفتم کنکور کارشناسی ارشد وارد دانشگاه شریف شده است

ديدار فعالين دانشجويي مشهد با خانواده معلم زنداني: مخالف غيرقانوني با مرخصي هاشم خواستار

جمعی از فعالين دانشجويي شهر مشهد و برخي از اعضای شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم (شعبه خراسان) با حضور در منزل سید هاشم خواستار، فعال فرهنگی و صنفی زندانی در مشهد، با خانواده وی دیدار کردند. در این دیدار که به مناسبت آغاز سال نو و بهار طبیعت صورت پذیرفت، ابتدا همسر و فرزند آقای خواستار گزارشی از مراحل پرونده ایشان ارائه کردند و اعلام نمودند: متاسفانه و علیرغم تلاشهای مختلف، با مرخصی نوروزی آقای خواستار موافقت نشده است. نکته تاسف انگیز در پرونده آقای خواستار اینست که ایشان هم اکنون بالغ بر 6 ماه است که در زندان وکیل آباد مشهد به سر می برد، حال آنکه به وی و خانواده شان هیچ حکم کتبی داده نشده است و فقط شفاها گفته شده که به دلیل اقدام علیه امنیت ملی در زندان به سر می برند



جالب اینکه در آخرین مراجعه حضوری همسر ایشان به دادگاه انقلاب و در ملاقات حضوری با دادستان، دادستان عمومی و انقلاب مشهد صراحتا مرخصی نوروزی ایشان را منوط به موافقت اداره کل اطلاعات خراسان دانسته است! حال آنکه ایشان دوره محکومیت خود را طی می کند و طبق قواعد حقوقی، اداره اطلاعات که ضابط قضایی دادگاه است باید نظر مقام قضایی را اجرا کند. چنین اعتراف صریحی مبنی بر قدرت برتر نهادهای امنیتی در سیستم قضایی جمهوری اسلامی، آنهم از سوی یک مقام عالیرتبه قضایی، بی نظیر ارزیابی شده است

همسر آقای خواستار همچنین اعلام نمود که علیرغم همه فشارها، آقای خواستار از روحیه خوبی برخوردار است.ضمنا ایشان اعلام کرد که آقای خواستار در زندان وکیل آباد مشهد، هم بند احمد قابل - پژوهشگر دینی برجسته ـ است که بالغ بر 3 ماه از بازداشت وی می گذرد.

در این دیدار و پس از توضیحات خانواده آقای خواستار، فعالين دانشجويي مشهد به بیان نظرات خود در باب وضعیت سیاسی کشور پرداختند و ضمن محکومیت رفتار قضایی با یک معلم فرهیخته و دلسوز، خواستار آزادی ایشان و دیگر زندانیان سیاسی شدند.حاضران با بیان این نکته که به گفته رئیس قوه قضاییه در ایام نوروز به همه زندانیان به جز سارقان مرخصی داده می شود، از اینکه یک معلم بازنشسته که سابقه مبارزه با رژیم شاهنشاهی را نیز در پرونده خود دارد باید این ایام را در زندان سپری کند، ابراز تاسف نمودند و تاکید کردند رفتار فعلی نظام با منتقدین خود، هیچگاه از حافظه تاریخی ملت ایران پاک نخواهد شد

شایان ذکر است که سید هاشم خواستار، فعال صنفی و فرهنگی و عضو کانون صنفي معلمان خراسان که در 25 خرداد 88 در پارک ملت مشهد بازداشت شده بود، پس از آنکه 60 روز را در اداره اطلاعات مشهد بازداشت بود، از سوی دادگاه انقلاب مشهد به 6 سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به 2 سال تقلیل یافت و ایشان از شهریور 88 در زندان وکیل آباد مشهد دوران محکومیت خود را سپری می کند و در این مدت فقط دو بار موفق شده است که با خانواده خود ملاقات حضوری داشته باشد

Thursday, March 25, 2010

صدور حکم حبس تعزیری برای دو تن دیگر از دانشجویان مازندران / سه دانشجو زندانی در بند قاتلین

حکم تجدید نظر مشفق سمندری فعال دانشجویی شمال کشور صادر شد. وی به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.گفتنی است اتهام او تبلیغ دیانت بهائی ذکر شده و او به دلیل همین اتهام به مدت ۸۰ روز در بند انفرادی زندان اداره اطلاعات ساری بازداشت بود و به دلیل فشار های عصبی که ناشی از شرایط نامناسب نگهداری و بازجویی او بود دچار عارضه قلبی گردید و هم اکنون نیز تحت درمان می باشد

به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران حکم اولیه مهدی داوودیان فعال دانشجوئی دانشگاه مازندران و فعال ستاد ۸۸ بابل نیز صادر شد.به واسطه این حکم دادگاه او را به ۶ ماه حبس تعزیری به مدت ۳ سال تعلیق محکوم کرد.این فعال دانشجویی در جریان اعتراضات اخیر به مدت ۲۰ روز در بند انفرادی زندان اداره اطلاعات ساری بازداشت بود

همچنین محسن برزگر فعال دانشجویی دربند دانشگاه صنعتی نوشیروانی که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در حال گذراندن ۱۰ ماه حبس در زندان « متی کلا » بابل است ، در تماسی تلفنی از حال نامساعد و همچنین شرایط بد نگهداری خود و ایمان صدیقی و محمد اسماعیل زاده دو دانشجو دیگر زندانی بابل در بند قاتلین خبر داد

افشاگری علی کانطوری از شکنجه های جسمی و روانی در زندان اوین و شرایط وخیم زندان قزل حصار



افشاگری علی کانطوری از شکنجه های جسمی و روانی در زندان اوین و شرایط وخیم زندان قزل حصار


علی کانطوری از فعالان اجتماعی و فعالان طیف چپ دانشجویی دی‌ماه سال ۸۶، نزدیک محل سکونتش در قزوین بازداشت و به بند ۲۰۹ اوین و سپس زندان قزل‌حصار منتقل شد و پس از تحمل پنج ماه حبس، در خردادماه سال ۸۷ با قرار وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد. پیشتر نیز دادگاه انقلاب سنندج به اتهام تبلیغ و تبانی علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی وی را به ۳۲ ماه حبس محکوم کرده بود. او در گفت وگو با کمین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که حکم این دادگاه را در شرایطی دریافت کرد که در دادگاه رسیدگی دیگری به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد و این حکم روز ۴ اسفندماه به وکیلش ابلاغ شد. کانطوری مدتی پیش ایران را ترک کرده و هم اکنون در ترکیه دوران پناهجویی را سپری می کند. کانطوری که در شرایط دشوار و با سپری کردن یک هفته در ارتفاعات مرزی خود را به خاک ترکیه رسانده است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: “یک هفته در مناطق مرزی در شرایطی دشوار سپری کردم و دو روز این مسیر را در حال کوهنوردی در ارتفاعات در سرمای سخت و بارش برف گذراندم. شبی که به مرز ترکیه رسیدیم با تیراندازی ماموران ایران در مرز مجبور به بازگشت شدیم و فردای آن روز با طی مجدد این مسیر از مرز عبور کردیم”. او مسیر خروج از ارتفاعات ومناطق مرزی را از نظر شرایط طبیعی و همچنین امنیت جانی بسیار خطرناک توصیف می کند. این فعال طیف چپ در گفتگویی با کمپین بین المللی حقوق بشر درخصوص پرونده خود و اتهامات وارد شده که به حکم ۱۵ ساله زندان منتهی شد، شرایط دوران زندان و تصمیم اش برای خروج از مرز مصاحبه کرده است. متن مصاحبه با علی کانطوری در پی می آید:



کمپین: اتهامات شما در پرونده ای که منجر به صدور ۱۵ سال حبس تعزیری شده بود چه بود؟



کانطوری: بعد از دریافت حکم ۱۵ سال حبس، یقین داشتم که در شرایط فعلی ایران هیچ تضمینی برای سلامتی من در زندان وجود ندارد. ادله اثبات جرم و صدور حکم آدم ربایی و سایر اتهامات عمومی در دادگاه “علم قاضی” عنوان شده است و من به هیچ وجه این اتهامات را نپذیرفتم. بعد از دو روزی که در قزوین بازداشت شدم تفهیم اتهام شده و من را به دادسرای عمومی قزوین بردند که خود قاضی از اتهامات من بی اطلاع بود و پرسید که چرا بازداشت شدید و من پاسخ دادم که شما من رابازداشت کرده اید وشما باید به این پرسش پاسخ بدهید. چون هیچ اطلاعی از پرونده ام نداشت مجبور شدم توضیح بدهم که در ارتباط با حضور در مراسم ۱۶ آذر ماه ۱۳۸۶ بازداشت شده ام. در احکامی که به من دادند حکم ۳۲ ماه به دلیل اتهاماتی نظیر اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ و تبانی علیه نظام و سپس در ادامه برای این که پرونده را از شکل فعالیت های اجتماعی و سیاسی خارج کنند اتهامات عمومی مانند آدم ربایی به من وارد شد که در هیچ مرحله ای این اتهامات را نپذیرفتم. این موضوع هم برخورد تازه ای نیست و سی سال است که با عناوین مختلف تکرار می شود.



چه فعالیت هایی داشتید که بر اساس آن این اتهامات و در نهایت حکم ۱۵ سال حبس را برایتان صادر کردند؟ شرایط دوران بازداشت شما چگونه بود؟



بازداشت من در ارتباط با برگزاری مراسم ۱۶ آذر بود. نکته جالبی که وجود داشت این بود که پیش از هر اقدامی برای برگزاری مراسم در روز ۱۱ آذرماه ۱۳۸۶ سه نفر از دوستان ما به نامهای آقایان سعید ابراهیم حبیبی، ابراهیم گرایلو و بهروز کریم زاده بازداشت شدند و دستگیری ها در خود دانشگاه هم در روز ۱۳ آذرماه ادامه داشت. لباس شخصی ها به دانشگاه می آمدند و دانشجویان را بازداشت کرده و به همراه می بردند. در ادامه ی این برخوردها من در روز ۲۲ دی ماه و همچنین تعداد دیگری از دوستانم در روز ۲۴ دی ماه بازداشت شدند. در روزهای اول بازجویی ها در ساعت های بسیار طولانی توام با ضرب و شتم همراه بود و برای کاهش مقاومت ام به صورت مکرر به خود و خانواده ام بی احترامی می شد. شنیده بودم که در زندان اوین مکانی به اسم “اتاقک فنی” وجود دارد که افراد در آن شکنجه های گوناگون را تحمل می کنند. اما شکنجه را نمی توان محدود به ضرب و شتم و برخورد فیزیکی دانست و شکنجه های روحی تا مدتهای مدید با انسان همراه خواهد بود و اسفناک تر از شکنجه های جسمی هستند. وقتی از تجاوز به زندانی صحبت می کنیم این تجاوز تنها به شکل هایی که در ذهن همه ثبت شده اتفاق نمی افتد. یکی از موارد این است که زندانی را که در انفرادی بوده است به بهانه اطمینان از به همراه نداشتن وسیله ای که خود را با آن بکشد لخت می کنند. این رفتار یک تجاوز و تعرض آشکار روحی و روانی است که به انسان می شود. ماحصل این بازداشت ها و فشارها برای من ۱۵ کیلو کاهش وزن، آسم شدید و همچنین بیماری های روحی روانی متعدد بود که به آن مبتلا شدم و هنوز هم دارو مصرف می کنم.



یک بار زمانی که در انفرادی و در شرایط ایزوله بودم به دروغ اطلاعاتی در مورد خانواده و نزدیکان من دادند و تحمل آن برای من که دسترسی به خانواده نداشتم بسیار سخت و سنگین بود. به ویژه در اوایل بازداشت زمانی که می خواستند برای موارد اتهامی امضا بگیرند بازجویی ها با ضرب و شتم توام بود و به تدریج از شدت شکنجه های جسمی کاسته شد و به شکنجه های روحی و روانی تغییر شکل داد. به تدریج فشارهای فیزیکی کمتر و فشارهای روحی روانی به مراتب بیشتر می شد. در رابطه با اتهام آدم ربایی که به من وارد شد کل تمرکز من را بر هم زد. این اتهامی بود که تنها متوجه ی من نبود و می خواستند از طریق تحت فشارقرار دادن من برای پذیرش این اتهام کل جنبش دانشجویی را زیر سوال ببرند. برای قبول کردن این اتهام شکنجه های زیادی را متحمل شدم. بعد از این که آزاد شدم هم تماس های مکرری با خود و خانواده ام می گرفتند و بعد از انتخابات در حدود مرداد ماه سال جاری که برادر من را در خانه بازداشت کردند و ضمن تفتیش خانه کیس کامپیوتر و لوازم شخصی مرا نیز به همراه بردند. نکته اینجا بود که هیچ دلیلی برای بازداشت برادرم وجود نداشت اما ماموران تنها به خاطر دسترسی و اعمال فشار بر من جهت معرفی خودم برادرم را بازداشت کردند و با این که بردارم هیچ گناه یا جرمی مرتکب نشده بود با قید وثیقه ۳۰ میلیون تومانی آزاد شد.



شرایط زندان هایی که در آن بازداشت بودید چطور بود؟ شما مدتی از دوران حبس خود را در زندان قزل حصار گذرانده اید. وضعیت این زندان را چطور توصیف می کنید؟



در دورانی که در بند ۲۰۹ بازداشت بودم، در جلسه سوم بازپرسی ام در شعبه دوم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی موسوی تشکیل شد فردی به نام سید مجید که طبق پرس و جوهایی که کردم یکی از شکنجه گران دهه شصت بود،، اظهار کرد اگر میخواهید شب عید آزاد شوید باید اتهامات خود را قبول کنید وگرنه به جایی منتقل می شوید که پشیمان خواهی شد. من قویا اتهامات خود را در دادگاه رد کردم و بعد از یک هفته که در قرنطینه اوین سپری کردم به زندان قزل حصار منتقل شدم. می خواهم شرایط این زندان را به نمایندگی از زندانیان آن تشریح کنم. این زندان سلول هایی در ابعاد ۶ متر دارد با جمعیت ۹ الی ۱۵ نفر که در آن نگهداری می شوند و مشکلات بهداشتی فراوانی وجود دارد. طبق قوانین بند شما می توانید هر هفته سه بار به مدت ۳ دقیقه از حمام استفاده کنید اما به دلیل جمعیت زیاد معمولا در هفته یک بار این امکان فراهم می شود و مشکل بدی که وجود دارد به دلیل عدم رعایت موارد بهداشتی شپش وجود دارد و هرچقدر هم بهداشت فردی را رعایت کنید مشکلات پوستی متعددی ایجاد می شود. در این زندان امکان ارتباط چندانی با بیرون وجود ندارد. زمانی که من بازداشت بودم دو تلفن وجود داشت که در مجموع برای کلیه زندانیان بیست دقیقه فرصت تماس با بیرون وجود داشت. اما این زمان وقتی در میان آن همه زندانی تقسیم می شد فرصت ناچیزی باقی می ماند که به احوالپرسی با خانواده هم نمی رسید چه برسد به این که کسی بخواهد از داخل زندان با وکیل خود مشورت کند و موارد حقوقی پرونده اش را پیگیری کند. این امکان نه برای من برای هیچ زندانی دیگری وجود نداشت.



نکته ی دیگری که وجود داشت پتوهای آلوده ای بود که در اختیار افراد قرار می گرفت و به دلیل استفاده از این وسایل بسیاری از افراد دچار مشکلات پوستی و ناراحتی های تنفسی می شدند. در مورد استفاده از امکانات پزشکی وقتی کسی در زندان مریض می شود هر هفته هر سالن پنج نفر را می تواند به بهداری معرفی کند. اگر هم مسئول بهداری تشخیص دهد که شما وضعیت جسمی خوبی ندارید پنج نفر از افراد را با تشخیص خود به بهداری معرفی می کند و معالجات هم معمولا با داروهای بسیار کم و ناکافی انجام می شود. زنگ آمار هر روز دو بار در زندان زده می شود در این مواقع گاهی از بیست دقیقه تا یک ساعت روی دو زانو باید در سالن می نشستیم تا هر وقت زندانبان بیاید و آمار بگیرد. زندانبان هایی هم بودند که دغدغه ی وضعیت زندانیان را داشتند اما عموم زندانبانان برخورد مثبتی با زندانیان نداشتند و شرایط سختی بر این زندان حاکم بود.



ولی مسوولین ادعا می کنند که زندان قزل حصار امکاناتی برای آموزش زندانیان دارد؟



زندان قزل حصار به شکلی که من تجربه کردم نه تنها بر خلاف ادعاهای موجود هیچ جنبه ی آموزشی و اصلاحی ندارد بلکه تنها جنبه ی تنبیهی دارد و افرادی که آنجا زندانی می شوند امکان یادگرفتن کارهایی که در بیرون ندارند را در این زندان پیدا می کند و این امر شرایط خطرناکی را ایجاد می کند.



شما در حال حاضر در ترکیه زندگی می کنید. زندگی دوران پناهجویی در ترکیه را چطور یافته اید؟



اصولن این دوران نه تنها برای من بلکه برای کسانی که از ایران خارج شده اند طبیعی نیست. کسانی که غیرقانونی از مرز خارج می شوند با آمادگی وارد این کشور نمی شوند. در ابتدای ورود به ترکیه به مشکلات مالی و آشنایی نداشتن به زبان بر خوردم. اما مشکل عمده ای که وجود دارد همسایگی ایران و ترکیه است و بنا به سوابق موجود تهدیدهای امنیتی همیشه پناهجویان را آزار می دهد. من به محض ورود به کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد مراجعه کردم و منتظر مصاحبه اصلی با این سازمان هستم

نامه زندانيان گمنام سياسي بند 350 زندان اوين

معترضانی ساده هستیم و کسی ما را نمی شناسد

اینجا در اوین صدای پای بهار برای ما قربانیان بی گناه و بی نام و نشان که تصور می کردیم سال نو در کنار خانواده هایمان خواهیم بود ، دیگر به گوش نمی رسد . وعده های آزادی و عفو و مرخصی عملا با مرخصی های کوتاه مدت برای عده ای انگشت شمار آن هم با وثیقه هایی سنگین چند صد میلیون تومانی و میلیارد ی محقق شد



اما برای ما قربانیان بی نام و نشان داستان به گونه ای دیگر است . در این ۹ ماه به همه جا و هر گروه و انجمنی وصلمان کردند . گویی اصلا در این سرزمین به دنیا نیامده بودیم . حرفمان شده پول اصحاب کهف . یک روز به گروه های مختلف مرتبط می شویم و روز بعدش از ارتباط ما با بیگانگان و جاسوسان پیچیده سخن می گویند



هر روز یکی از ما به خاطر این جرم های سنگینی که برای ما تراشیده شد ، حکمی می گرفت که تا به حال حکومت به مخالفان و معاندان سرسختش نداده است . به جرم دریافت و ارسال پیامک و ایمیل ، تماشای تجمع های اعتراضی و همراهی با سکوت معترضان به نتایج انتخابات به محاربه و توهین به مقامات ، تبلیغ علیه نظام اسلامی و تجمع و تبانی و … ، در دادگاه هایی بدون حضور وکیل مدافع و گاه در نبود نماینده دادستان به احکامی بیش از ۵ سال و شش سال محکوم شدیم .



ما فقط معترضانی ساده به نتایج انتخابات بودیم ورسانه ای نبود که کلامی از ما بنویسد . حق داشتند . چه کسی ما را می شناسد ؟ از میان مردم ساده کوچه و خیابان بودیم که به قول بازجوهایمان که خود را کارشناس می خوانند ” حالا کف روی آب هستیم و شده ایم سنگر مخالفان رژیم که پشت آن حکومت را نشانه رفته اند .” سنگرهایی بودیم که به قول بازجوها یکی یکی دارند فتحمان می کنند .



ما نمی دانیم چرا قاچاقچیان ، کلاهبرداران ، فروشندگان سوال های کنکور و دایر کنندگان خانه های فساد شامل عفو و مرخصی و آزادی مشروط می شوند ، اما کسی فکری برای ما نمی کند؟



همچنان و تا ابد امیدمان به خداست . صدای پای بهار می آید و می خواهیم صبور باشیم و امیدوار به روزی که بی گناهیمان ثابت شود



خدایا نامیدمان نکن



ديدار سيد محمد خاتمي با سعيد ليلاز

سید محمد خاتمی ،رییس جمهوری پیشین با سعید لیلاز ،روزنامه نگاری که پس از تحمل ۹ ماه زندان به صورت موقت آزاد شده،رفت و از وی و خانواده اش دلجویی کرد


ديدار مهندس موسوي از اذر منصوري

مهندس میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد برای تبریک عید و همچنین تمجید از آذرمنصوری، معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت که به تازگی از زندان آزاد شده است به منزل وی رفتند

Wednesday, March 24, 2010

دیدار نوروزی مهندس موسوی با خانواده محمد نوری‌زاد+گزارش تصویری

در این دیدار که با حضور جمعی از دوستان و آشنایان نوری‌زاد که برای دید و بازدیدهای نوروزی و تبریک عید در منزل وی حضور داشتند انجام شد، مهندس موسوی با تبریک حلول سال نو به خانواده نوری‌زاد از استقامت وی در طول بیش از سه ماه بازداشت که همچنان ادامه دارد تقدیر کرد.



مهندس موسوی با یادآوری سوابق محمد نوری‌زاد ، ویژگی بارز این هنرمند سبزاندیش را حق‌گویی و تلاش برای یافتن حقیقت از سوی وی در تمامی ادوار فعالیت‌هایش دانست و گفت: نوری‌زاد تاوان حق‌گویی خود را می‌پردازد.



نخست‌وزیر دوران امام (ره) با اشاره به سابقه آشنایی‌اش با نوری‌زاد از سالیان دور، به تجلیل از اقدامات فرهنگی وی به‌ویژه در دوران دفاع مقدس پرداخت و ابراز امیدواری کرد این روزنامه‌نگار زندانی هرچه زودتر آزاد شده و به جمع خانواده خود بازگردد.



مهندس موسوی همچنین در پاسخ یکی از حاضرین که از او درباره فلسفه نامیدن سال ۱۳۸۹ به نام سال «صبر و استقامت» پرسیده بود، با بیان این‌که منظور از صبر همان صبر به معنای قرآنی آن است، خاطرنشان کرد: در ماه‌های پیش رو همه افراد باید هریک در حد وسع و توانشان برای پیشبرد مطالبات مردم تلاش کنند و در این راه صبر و ایستادگی پیشه کنند تا در راه تحقق خواسته‌های ملت توفیق یابیم.



دکتر رهنورد هم در این دیدار با تجلیل از فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی محمد نوری‌زاد در سال‌های پس از انقلاب، استقامت وی و صبر خانواده‌اش را ستود. خانواده نوری‌زاد نیز با ارائه مختصری از آخرین وضعیت نوری‌زاد در زندان، از حضور مهندس موسوی و دکتر رهنورد تشکر کردند



محمد نوری‌زاد نویسنده، روزنامه‌نگار و کارگردان سینما و تلویزیون از ۲۹ آذرماه سال گذشته به دلیل نگارش چند نامه انتقادی خطاب به مسئولین در وبلاگ شخصی خود بازداشت و روانه زندان اوین شد. وی در این مدت هیچ ملاقاتی با خانواده خود نداشته است و نود و سه روز به دلیل اینکه تن به خواسته‌ها و شروط بازجویان نداده بود حتی از تماس تلفنی نیز محروم شده بود. نوری‌زاد اخیرا” بعد از ۹۳ روز بی‌خبری در تماس تلفنی با خانواده‌اش از سلامتی و ایستادگی خود خبر داد و تاکید کرد: مثل شیر ایستاد‌ام




Tuesday, March 23, 2010

عكس ديدار كاسپين ماهان نامزد ندا اقا سلطان با رييس جمهور اسراييل

برترين عکس هاي بعد از انتخابات در سال 88

عکس "راهپیمایی خونین" از وحید سالمی، عکاس خبری آسوشیتد پرس، که برنده جایزه نخست بخش "اعتراض مدنی" از شصت و هفتمین دوره مسابقات "عکس برتر سال" موسسه رینولدز آمریکا شد



عکس "تنش در ایران"، اثر الویه لبان ماته، عکاس خبرگزاری فرانسه، که در مسابقات عکس رینولدز و در بخش "اعتراض مدنی" برنده رتبه دوم شد



عکس "راهپیمایی میدان آزادی" اثر بن کورتیس، عکاس آسوشیتد پرس، برنده رتبه سوم عکس "اعتراض مدنی" از مسابقات عکس برتر رینولدز شد.عکس راهپیمایان معترض در روز ۲۵ خرداد در میدان آزادی تهران را نشان می دهد



عکس دیگری از مجموعه "تنش در ایران"، اثر الویه لبان ماته، عکاس خبرگزاری فرانسه، که شایسته دریافت جایزه ویژه مسابقات عکس رینولدز در سال ۲۰۰۹ شد



عکس مجید سعیدی؛ عکاس خبری ایرانی موسسه گتی، از حوادث پس از انتخابات در ایران

عکس از بهروز مهری، عکاس ایرانی خبرگزاری فرانسه، که شایسته دریافت جایزه ویژه مسابقات عکس سال "اعتراض مدنی" از موسسه روزنامه نگاری رینولدز شد

این عکس از صحنه شعار دادن شبانه معترضان بر بام‌های تهران، عنوان "عکس خبری سال جهان" را به خود اختصاص داد (عکس از پیترو ماستورزو)


مجموعه ای از عکس های مربوط به اعتراضات و تنش های پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، جایزه دوم مجموعه عکس های خبری را به خود اختصاص داد (عکس از الویه لبان ماته)

عکس/هفت سین مادر سهراب اعرابي

یک هفته اعتصاب غذای محمد داوری در اعتراض به انتقال به سلول انفرادی

محمد داوری عضو سازمان معلمان ایران و سردبیر سایت سحام‌نیوز که روز ۱۷ شهریورماه در دفتر مهدی کروبی بازداشت شده است ، در اعتراض به انتقال به سلول انفرادی بیش از یک هفته اعتصاب غذا نموده است



بنا به این گزارش در روزهای گذشته و در پی حضور معاون وزیر اطلاعات جهت بازدید در بند ایشان ، محمد داوری به همراه مهدی کریمیان نسبت وضعیت زندان اعتراض میکنند و تنها 10 دقیقه پس از رفتن این مقام امنیتی از زندان اوین ، داوری و کریمیان به خاطر اعتراض به وضعیت نامساعد زندان اوین به سلول انفرادی منتقل می شوند



در اعتراض به این اقدام مسئولان زندان اوین ، آقای داوری بیش از یک هفته اعتصاب غذا نموده است که با بی توجهی مسئولان زندان روبرو شده است. ایشان پس از یک هفته به طور موقت اعتصاب غذای خود را شکسته است

بنا به این گزارش هر گونه حقوق قانونی یک زندانی از قبیل حق استفاده از کتاب ، تلویزیون ، روزنامه و حتی رفتن به هواخوری روزانه از آقایان داوری . کریمیان سلب شده است. تنها در هفته یک روز هواخوری به آن ها داده می شود. ضمن آن که با اصرار فراوان آن دو فقط روزنامه کیهان در اختیار آن ها قرار گرفته است



گفتنی است در هفته‌های اخیر مسئولان زندان اوین، این عضو دربند سازمان معلمان ایران را از تماس تلفنی محروم و او را به سلول ۲ نفره منتقل نموده‌اند. فشار بر این فعال مدنی در حالی صورت می‌پذیرد که بیش از سه ماه از برگزاری دادگاه وی می‌گذرد و مراجعه وکلای او مینا جعفری و ژینوس شریف به دادگاه انقلاب بی‌نتیجه بوده است

شایان ذکر است محمد داوری، معلم يكي از مدارس منطقه ۱۱ تهران بوده و از زمان بازداشت قادر به حضور در كلاس درس نبوده است که اين امر وی را دچار مشكلات كاری نموده و حتی ممکن است باعث اخراج به علت غيبت طولانی مدت شود. از جمله اتهامات این روزنامه‌نگار فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور و اخلال در نظم عمومی عنوان شده است

محمد داوری در روز ۱۷ شهریورماه در پی حمله نیروهای امنیتی به دفتر شخصی مهدی كروبی و دفتر حزب اعتماد ملی با حكم جلب صادره از سوي دادستاني تهران بازداشت شد. دادگاه این فعال مدنی در روز اول آذرماه برگزار گردید اما تاکنون رای دادگاه بدوی صادر نشده است