من می‌خواهم صحنه‌هایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشه‌دار کند و به خطر بیندازد. می‌توانی نگاه نکنی، می‌توانی خاموش کنی، می‌توانی هویت خودرا پنهان کنی، مثل قاتل‌ها، اما نمی‌توانی جلوی حقیقت را بگیری، هیچ کس نمی‌تواند
Sunday, June 20, 2010
سالگرد 30 خرداد
من می‌خواهم صحنه‌هایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشه‌دار کند و به خطر بیندازد. می‌توانی نگاه نکنی، می‌توانی خاموش کنی، می‌توانی هویت خودرا پنهان کنی، مثل قاتل‌ها، اما نمی‌توانی جلوی حقیقت را بگیری، هیچ کس نمی‌تواند
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
2 comments:
همراه سبز اندیش عزیزم
وقتی مجموعه عکسهای همه شهدا را بالای صفحه دیدم، یک بار دیگر خجل شدم چون نام بسیاری را جز سهراب اعرابی سرو قد، اشکان سهرابی ماه پیکر و ندا آقا سلطان که امروز نه یک ندا که پژواک مظلومیت به پهنای این سرزمین سوخته است را نمی دانستم. حس من فقط شرم بود، شرم از اینهمه چشمان درخشان که کفتاران ولایت، گم نام پشت نقاب خاک مخفی شان ساختند. روحشان شاد
(جمله هست از آقای خمینی که بسیار امید بخش و ادیبانه است، من زیاد این جمله را با خودم زمزمه میکنم
"شهدا در قهقهه مستانه شان، عند ربهم یرزقونند" )
بمناسبت سالگرد پرپر شدن دختر ایران - این چند بیت به مادر داغدیده ندا تقدیم شد
================
ای دخترایران– ندا – ای نورچشمم
پیوسته مانی جاودان در محفل ما
همچون تو گلهای دگر گشتند پرپر
لیکن تو گشی ماندنی درخاطرما
تصویرمعصوم تو دران روز ننگین
اتش زده برشهر و بر کاشانه ما
هربارنام و یاد تو اید بخاطر
اشکی فتد بی اختیار از دیده ما
درسالگرد رفتنت ای نوبهاران
نفرین وننگ دائمی بررهبرما
Post a Comment