Friday, May 28, 2010
دیدار سید هادی خامنهای با خانواده محسن آرمین + گزارش تصویری
حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنهای با حضور در منزل محسن آرمین عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با خانواده وی دیدار و گفتگو کرد
به گزارش پارلماننیوز دبیر کل مجمع نیروهای خط امام در این دیدار صمیمانه ضمن آرزوی توفیقات الهی و صحت وسلامتی برای همه دلسوزان واقعی نظام وانقلاب اظهار امیدواری کرد هرچه سریعتر سخنگوی در بند سازمان مجاهدین انقلاب به آغوش گرم خانواده بازگردد و سایر فعالین سیاسی و اجتماعی که این روزها بر آنها دشواری ها و مصائبی عارض شده بتوانند امیدوارانهتر در عرصه نظام و انقلاب به فعالیتهای پیش برنده خویش ادامه دهند
گفتنی است همسر دکتر آرمین نیز در این دیدار ضمن ارائه گزارشی از آخرین وضعیت همسرش تاکید کرد که تا این لحظه تماسی با آرمین نداشته و از وضعیت نگهداری وی اطلاع دقیقی ندارد
بیانیه شورای دفاع از حق تحصیل در محکومیت ستاره دار کردن دانشجویان کارشناسی ارشد سال 89
اعلام نتایج آزمون کارشناسی ارشد دانشگاهها در هفتۀ گذشته، مطلع شدیم که باز جمع کثیری از فعالان دانشجویی کشور از ادامه ی تحصیل در مقطع
کارشناسی ارشد، محروم شده اند
انحصارگران قدرت و ثروت که زمام مملکت را فراچنگ گرفته اند، در هفته های اخیر پس از اخراج فعالان دانشجویی دانشگاههای شیراز و علم و صنعت و صدور
احکام قضایی و حبس های طولانی مدت برای خانم بهاره هدایت و آقای میلاد اسدی، در گامی دیگر شماری از فعالان دانشجویی کشور را با وجود اثبات صلاحیت علمی شان در آزمون ارشد، از ادامۀ تحصیل محروم کردند
البته این روند دور از انتظار نیست چرا که از اِعمال شدید و تنگ نظرانۀ گزینش های سیاسی و عقیدتی در آزمون های کارشناسی ارشد که به پروژه ستاره دار کردن دانشجویان معروف شده، پنج سالی می گذرد. روشن است که دست اندرکاران این پروژه، «حق تحصیل» را موهبت یا امتیازی می انگارند که می توانند آن را به هر کسی که مایلند بدهند و از هر آن کس که در قالب های عقیدتی، اندیشه ای و سیاسی آنان نمی گنجد، دریغ کرد. به جرات اعلام می کنیم که اینان ذره ای به «سهم برابر» همۀ انسان ها در برخورداری از «حقوق انسانی» اعتقادی ندارند.
از آنجا که این روند مخرب طی سالیان اخیر به شیوه ی مألوف حکمرانان بدل گشته و مدام از میان مستعدترین فرزندان این آب و خاک قربانی می گیرد، و از سوی دیگر طراحان، آمران و مجریان اصلی این پروژه، در رسانه های دولتی و اقمار به ظاهر مستقل شان، وجود دانشجویان ستاره دار را با بی شرمی تمام، از بُن تکذیب می کنند؛ دانشجویان محروم از تحصیل ایران هم گردهم آمده اند تا فریادهای افشاگرشان را هم آواز کنند تا دست کم حذف سیستماتیک ایشان از دایرۀ دانشگاهی کشور، در سکوت برگزار نشود.
«شورای دفاع از حق تحصیل» که در سال 1387 از جمعی از دانشجویان محروم از تحصیل ایران تشکیل شده است، در همین راستا و برای احقاق حق تحصیل همۀ محرومان از تحصیل کشور تلاش می کند، تلاشی که یکی از علنی ترین و درخشان ترین ثمرات آن، در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته خود را نشان داد. آن زمان که روند محرومیت از تحصیل بدل به یکی از مهمترین چالشهای دولت حاکم شد و حذف آن به یکی از مهمترین وعده های انتخاباتی کاندیداهای رقیب بدل گشت.
شورای دفاع از حق تحصیل گرچه بهای «در آفتاب افکندن» رسوایی های اقتدار گران را با بازداشت تنی چند از فعال ترین اعضایش پرداخت، گرچه در همین راستا آقایان ضیا نبوی و مجید دری به زندانهای طولانی مدت محکوم شدند، گرچه شیوا نظرآهاری همچنان با گذراندن ماهها بازداشت، بلاتکلیف در اوین به سر می برند، گرچه شرایط سخت زندان مشکلات شدید جسمانی را برای پیمان عارف و مهدیه گلرو در پی داشته است، اما همچنان بر عهد خود ایستاده است و ذره ای از پیگیری حقوق دانشجویان محروم از تحصیل عقب نشینی نکرده است
شورا در راستای فعالیت های خود در سال جاری، برای در دست داشتن آمار دقیقی از دانشجویان ستاره دار امسال، از دانشجویانی که کارنامۀ آزمون کارشناسی ارشدشان را دریافت نکرده اند یا اسنادی مبنی بر محرومیت از تحصیل در اختیار دارند، درخواست می کند با ارائه مشخصات کامل خود با شورای دفاع از حق تحصیل از طریق ایمیل زیر تماس
بگیرند
ایمیل شورای دفاع از حق تحصیل : setaredar89@gmail.com
Wednesday, May 26, 2010
مجيد توکلي و يوسف رشيدي را فراموش نکنيم
يوسف رشيدي دانشجوي شيرمرد پلي تکنيک بود که درروز ديدار احمدي نژاد از پلي تکنيک يک صفحه کاغذ را بالا برد که رويش نوشته بود “رئيس جمهور فاشيست پلي تکنيک جاي تو نيست
مجيد توکلي شرف جنبش دانشجويي که اين روز ها دست به اعتصاب غذا زده اس
بیانیه دانشجویان سبز «علم و صنعت» به مناسبت اولین سالگرد شهادت کیانوش آسا
دانشجویان سبز دانشگاه علم وصنعت به مناسبت نخستین سالگرد شهادت کیانوش آسا بیانیه ای را منتشر کردند
در بخش هایی از این بیانیه ای که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته با اشاره ای گذرا به حوادث سال گذشته آمده است: علم و صنعت این روزها با تمام وجود و در کنار باقی ملت، درد را حس میکند: اخراج ۴ تن از یاران دبستانی (پویا شریفی، حمیدرضا صحرایی، علی اسدالهی و سجاد درویش)، بازداشت و زندانی کردن فعالین، احضار و تهدید دانشجویان و اخیرا فشار به اساتید دگراندیش
این بیانیه می افزاید: از یک طرف صحبت از کرسیهای آزاداندیشی می شود و از طرف دیگر شاهد عکس جریان آزاداندیشی در دانشگاهها هستیم. حمله به دانشجویان در علم و صنعت در ۸ دی ماه، کدام نشان از آزاداندیشی دارد؟ گفتهها با آنچه عمل میشود همخوانی ندارد و برنامهی حذف و کنار گذاشتن اساتید دگراندیش از سوی حاکمیت با دقت پیگیری میشود. انجمنهای اسلامی دانشگاهها تعطیل میشوند، دانشجویان دگراندیش اخراج و تسویه میشوند و هرگونه اظهار نظر خلاف میل حاکمیت، شدیدترین برخوردها را در پی دارد.
سپس این بیانیه به شهادت مظلومانه کیانوش آسا دانشجوی این دانشگاه اشاره می کند: ما دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت نه تنها در شهادت مظلومانه کیانوش آسا، که در سوگ تمام خونهای ریخته شده عزاداریم. ما اعدامهای دسته جمعی و عدم شفافیت روند دادرسی و محاکمات را محکوم میکنیم و ریختن خون بیگناهان به منظور تسویه حسابهای سیاسی را تاسفبار میدانیم. چگونه شد که قوه قضاییه از عاملان جنایتهای کوی دانشگاه، کهریزک، ۳۰ خرداد و روز عاشورا و … گذشت؟ این چه مصلحتی بود که پروندههای فساد گسترده و رانتخواری در سپاه و دولت به راحتی باز نشده، بسته شدند؟! وقتی قوه قضائیه از طرفداری مظلومان، به سمت طرفداری از صاحبان قدرت و مکنت بلغزد، مشکل است که بتوان جلوی داوری مردم را در مورد ظالمانه بودن احکام قضایی گرفت
در ادامه این بیانیه آمده است : ما ثابت کردهایم که تسلیم تباهی و فساد نمیشویم و با حضوری دوباره، نشان خواهیم داد که خون کیانوشها فراموش شدنی نیست. ما دانشجویان سبز دانشگاه علم وصنعت، یک بار دیگر در روز ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ به یاد کیانوش آسا لباس سیاه به تن می کنیم و راس ساعت ۱۲ در برابر دانشکده مهندسی شیمی گرد هم میآییم و با حرکت به سمت پارک شهید آسا، زندگی کیانوشها را فریاد میزنیم. شعار مرگ نخواهیم داد و حضور سبز خود را به رخ آنها خواهیم کشید که خون کیانوشها را خرج دوام خود کردند. این بار نیز مانند دفعات قبل، سبز بودنمان را فریاد میزنیم و با حذف حرکات احساسی و شعارهای خشن، یاد میگیریم که گلوله را با گل پاسخ دهیم.
این بیانیه می افزاید: ما میدانیم تا روزی که زورمندان کم خرد، که دارای غرور و توهم هستند و قدرت خود را در محرومیت و تحقیر انسان می دانند و از سیاست، جز سرکوب، دخالت، تحمیل، تحقیر و تطمیع چیزی نمی دانند، باید جشن پیروزی کلمه بر شمشیر را به تأخیر انداخت؛ اما حرکت خرامان و شکوهمند تاریخ بشری به سوی آزادی و آزادگی است.
دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت در این بیانیه تاکید دارند که در ۱۱ خرداد گرد هم میآییم تا بگوییم از تهدید و سرکوب بیزاریم، به اخراجها معترضیم و هرچه سد پیش رویمان بلندتر شود، استوارتر و سبزتر میشویم و با فزونی سختیها، تنها پیروزی را نزدیکتر میبینیم؛ که این سنت تاریخ است.
در ۱۱ خرداد با خانواده داغدار آسا تجدید پیمان میکنیم تا هرگز نگذاریم خون کیانوشها پایمال شود و به مانند آن شهید در مسالمت و آرامش، حقوق پایمال شده خود را طلب میکنیم. بیشک این روز فرصتی دوباره برای اثبات اتحاد و ایستادگی دانشجویان و اساتید دانشگاه علم و صنعت خواهد بود
در بخش دیگر این بیانیه آمده است: ما پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم. هر اقدامی که در جهت احقاق حقوق مردم و اجرای بدون تنازل قانون اساسی صورت گیرد، ما آن را نه علامت ضعف حاکمیت خواهیم شمرد و نه آن را خوار و کوچک جلوه خواهیم داد؛ بلکه آن را علامت اقتدار و حسننیت حاکمیت خواهیم شمرد. ما دوست داریم که خود حاکمیت، متشکل از همه ارکان آن، تضمین¬های لازم را برای انتخابات آزاد، رقابتی و غیرگزینشی فراهم آورد. تا زمان رسیدن به این هدف، محکم و استوار ایستادهایم. ما همچنان بر حمایت کامل و قاطع خود از میرحسین موسوی تاکید میکنیم و در روز ۲۲ خرداد، با حضور خود در خیابانها در کنار ملت، بار دیگر وفاداری خود را نسبت به آرمان شهدای جنبش سبز در سرتاسر کشور اعلام میکنیم. جنبش سبز، زنده و پایدار خواهد بود
سخنان مير حسين موسوي در جوانان و دانشگاهیان حزب اعتمادملی
شجاعت و افشاگری آقای کروبی سهم بالایی در آگاهی بخشی دارد
به گزارش خبرنگار کلمه، میرحسین موسوی در ابتدای این دیدا از نقش آقای کروبی در این حرکت ملی تشکر کرد و گفت: شجاعت و افشاگری ایشان سهم بالایی در آگاهی مردم و جنبش دارد. امیدواریم که این نقش همچنان با قدرت ادامه داشته باشد. ایستادگی ایشان در تداوم نقش جنبش سبز اهمیت حیاتی دارد
وی سپس به بررسی نقش احزاب بعد از انقلاب پرداخت و گفت: از اول انقلاب تفکری وجود داشت که با حزب و تشکل مخالف بود . تجربه نامناسب مردم درباره احزاب دوران بعد از مشروطیت این بدبینی را تشدید می کرد
یکی از ویژگی های شهید بهشتی مخالفت با تک صدایی و تک حزبی بود
وی افزود: در کنار این نگاه بدبینانه اندیشه مثبتی هم بود که در راس آن شهید بهشتی قرار داشت. ایشان معتقد به فعالیت های حزبی و تشکیلاتی بودند و در این زمینه نیز بسیار تلاش کردند . از آن فعالیت ها نتایج درخشانی گرفته شد و یکی از ویژگی های ایشان مخالفتشان با تک صدایی و رژیم تک حزبی بود.
وی با ابراز تاسف از نگاه منفی به احزاب و تشکل ها و حتی تشکل های کوچک مردمی در سال های اخیر تاکید کرد: اقدام اخیر در مورد دو حزب اصلاح طلب کشور ریشه در همین اندیشه منفی در مورد احزاب دارد. البته این روزها با سرکوبی که وجود دارد اهمیت احزاب و تشکل ها بیش از سابق احساس می شود.
ایستادگی بر حق تشکیل و حفظ حذب حیاتی از همیشه است
موسوی گفت: ایستادگی بر حق تشکیل و حفظ احزاب در این روزها حیاتی تر از همیشه است. وقتی بحث اجرای بدون تنازل قانون اساسی می شود یکی از اصول صراحت در آزادی تشکل ها و احزاب است؛ چه این احزاب سیاسی باشند و چه صنفی.
موسوی در بخش دیگری از صحبت های خود گفت: تشکل های سیاسی باید از آزادی و حقوق همه دفاع کنند و در صورت امکان در هم ادغام شوند و تشکل های بزرگتری را ایجاد کنند
خرافات امروز در خدمت فساد سازمان یافته سیاسی و اقتصادی است
موسوی در بخش دیگری از صحبت های خود به مسئله خرافات اشاره کرد و گفت: امروز خرافات در خدمت یک فساد سازمان یافته سیاسی و اقتصادی قرار گرفته است. حذف سازمان مدیریت و برنامه ریزی، حساسیت به کلید واژه توسعه، پشت سر انداختن برنامه های پنج ساله توسعه، همه و همه نشان از رسوخ تفکر خرافی است.
اقتصاد صدقه ای اغتشاش عظیمی را در تنظیم رویه های عقلانی ایجاد کرده است
وی تصریح کرد: شیعه واقعی همیشه و هر روز منتظر فرج و ظهور امام زمان (عج) است ولی در عین حال برای هزار سال بعد خود هم برنامه ریزی می کند ولی امروز اقتصاد صدقه ای و اقدامات باری به هر جهت اغتشاش عظیمی را در تنظیم رویه های عقلانی ایجاد کرده است .
به اعتقاد موسوی ، حذف بخش عمده ای از مدیران باتجربه معتقد به برنامه ریزی و مدیریت علمی به خرافه گرایی افراطی مرتبط است.
وی با اشاره به سخنان چند وقت پیش رئیس دولت حاضر و ارتباط آن با خرافه گرایی گفت: بر اساس این نگاه، آمریکا نه برای نفت یا دلائل ژئوپلتیکی یا به دلایل استراتژیک به عراق آمده بلکه آمده است که جلوی ظهور امام زمان علیه السلام را بگیرد. حاکمیت با این طرز فکر در سیاست خارجی چه فاجعه ای می تواند ایجاد کند.آیا توافق های شبه ترکمنچای نمی تواند نتیجه اجتناب ناپذیر چنین طرز فکری باشد؟
موسوی در انتها به نقش حضرت امام(ره) در انقلاب اسلامی و ریشه کن کردن یک رژیم ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی اشاره کرد و گفت: ایشان بیشترین حساسیت را به تسلط تحجر و خرافه داشتند و در دوره ای که فشار غیر عادی برای جلوی از شرکت زنان در انتخابات ایجاد شد، ایشان با صراحت و تندی برخورد کردند و گفتند مگر می توان نیمی از جمعیت کشور را از دخالت در سرنوشت خود محروم کرد
در ابتدای این دیدار صمیمانه، سیدباقر اسکویی مشاور دبیرکل و رئیس سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتماد ملی، شرحی از فعالیتها و اهداف این سازمان ارائه داد و در بخشی از صحبتهای خود گفت: مقاومت ورزی و ایستادگی را ابتدا از آموزه های دینی و اسلامی و سیره ائمه ی معصومین (ع) و سپس با الگو قرار دادن رفتار معنوی و الهی امام (ره) و یاران صدیق و دیرینه ی ایشان همچون جنابعالی و حجت السلام والمسلمین کروبی آموخته و سرلوحه ی خویش قرار داده ایم.
وی در بخشی دیگر از سخنان خود افزود: افق و مسیر ما همان مسیری است که مردان بی ادعا و شیرزنانی گمنام با تقدیم هزاران شهید و صدها جانباز و ایثارگر نهال انقلاب را به درختی تنومند تبدیل نموده اند و ما قرزندان همانانیم، ما فرزندان انقلابیم که امروز نگران کشور و انقلاب و نظام خویش هستیم
Tuesday, May 25, 2010
جعفر پناهی به طور موقت آزاد شد
بنا به گزارش خبرگزاری های دولتی ایران، جعفر پناهی، کارگردان سینمای ایران، امروز سه شنبه، ۴ خرداد (۲۵ مه) با پرداخت ۲۰۰ میلیون تومان وثیقه به طور موقت آزاد شد
آقای پناهی روز دهم اسفند سال گذشته (اول مارس ۲۰۱۰) در منزلش بازداشت شده بود
جعفر پناهی در انتخابات ریاست جمهوری از میرحسین موسوی حمایت می کرد
اتهام او هنوز به طور رسمی مشخص نشده است اما برخی سایت های خبری در ایران دلیل بازداشت او را 'تصمیم به ساختن فیلمی درباره اعتراضات پس از انتخابات ایران' عنوان کرده بودند
آقای پناهی پس از نزدیک به هشتاد روز بازداشت، در اعتراض به شرایطش در زندان از روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشت (۱۶ مه) دست به اعتصاب غذا زده بود
او در نامه ای اعلام کرده بود که تنها به شرط دیدار با خانواده، حق داشتن وکیل و آزادی از زندان، اعتصاب خود را خواهد شکست
چهار روز بعد از اعتصاب غذای جعفر پناهی به او اجازه داده شد تا در حضور عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران با خانواده و وکیل خود دیدار کند
دادستان تهران در گفت و گو با خبرگزاری دانشجویان (ایسنا) گفت که در بازدیدش از زندان اوین، با درخواست آقای پناهی برای آزادی قبل از محاکمه موافقت کرده است
عباس جعفری دولت آبادی گفت که پرونده آقای پناهی با تکمیل تحقیقات و با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه انقلاب اسلامی ارسال خواهد شد
Monday, May 24, 2010
دکتر علي شريعتي:و اکنون که اسلام جز ماسکی فریبنده برچهره ی اشرافیت و فریب و ستمکاری شما اجنبیان نیست
ما اگر به سادگی تسلیم شدیم تنها به این دلیل بود
که خود را در برابر اسلام و در حمایت از نظام فساد ، ظلم و فریبکاری ساسانی – اشراف و موبدان -
میدیدیم نمی خواستیم راه را بر داعیان نجات و مساوات ببندیم
و مدافع نظامی باشیم که خود قربانی آن بشمار میرفتیم
و اکنون که اسلام جز ماسکی فریبنده برچهره ی اشرافیت و فریب و ستمکاری شما اجنبیان نیست
و آنچه مطرح است نزاد پرستی و تفاخر قومی و قدرت طلبی های قبایلی و ملی و خانوادگی ست
و تجلیل از عنصر عرب و ترک و تحقیر ایرانی
و نفی تاریخ و فرهنگ و اصالت ملی در قبال سیطره ی امپریالیستی بیگانه ،
بنابراصل مقابله به مثل که قرآن خود بدان فرمان می دهد (فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم )
باید نشان داد که عرب و ترک منهای اسلام جز بدویت و وحشیگری نیست
و ایرانیان ، نه موالی حقیر و ذلیل ، که باید به بردگی شما درآیند تا تربیت شوند
و هدایت و آشنا با تمدن و حکمت و انسانیت ، که آقایان تاریخ بوده اند
و بازیگران سربلند و لایق قدرت و مدنیت و رهبری …
کی ؟؟؟ همانوقت که شما برای دزدی به روی هم شمشیر می کشیدید
و برای شتر لبوس که در صحرای چراگاه یکی از قبایل تان چند بوته خار چریده بود ،
چهل سال باهم می جنگیدید و همانوقت که رستم پهلوان ایرانی ،
بزرگترین قهرمانان و پیشوایان شما را مثل یک بز بزدل ، به زمین میزد
و مفاخر تاریخی تان در زیر دست و پای او و امثال او دست و پا میزدند
و مثل مرغ پرپرزنان و زجه کشان جان میدادند !!!
اشرافیت قریش ؟؟؟ اگر اشرافیت ملاک ارزش است ،
اشرافیت شما جز شترچرانان گدا و دزدی که در جاهلیت و فقر صحرا هارت و پورتی داشتند
و سلاطین شکوهمند و افسانه یتان چون ملوک حیره ، جز نوکران حلقه به گوش اشرافیت ما هیچ نبودند .
زمان درچنین عصری که ترک زدگی و عرب زدگی به قیمت حقارت و ذلت و بندگی سیاسی
و معنوی و ملی ما بیداد میکرد ، مسئولیتی را که بردوش یک روشنفکر متعهد خویش می نهاد ،
احیای روح ملیت ، تجدید وحدت و پیوستگی با تاریخ
و تاکید بر اصالت و ارزشهای سازنده و افتخارات ملی بود ،
تا ملتی که با خود بیگانه و نسبت به خود بی ایمان شده است به خود آید
و ایمان به خویش را در برابر بیگانه پرستی و تسلیم پذیری و خو کردن به ذلت بازیابد .
در چنین شرایطی و ضرورتی و مسئولیتی پیداست که تا چه اندازه بزرگمرد دلاوری
که با گذشته ی ملت خویش آشناست از توطئه ی فریب مذهبی دستگاه امپراتوری بدویان
و قلدری و قساوت وحشیان غزنوی رنج می برد و دلش از آن همه دروغ و تحقیر و اسارت خون است .
وی از ارزشهای انسانی و ضداشرافی و ضد قومی اسلام که فقط توجیحی برای بی ریشه ای
و پستی و رذالت موروثی خویش میسازند و از حقیقت اسلام و دعوت پیامبر
که اکنون برای این خسروان جدید بی تبار و موبدان جدید بی ایمان و اشراف جدید بی پدر و مادر
و بی شرف - حتی شرف طبقاتی و خانوادگی – میکوشد تا در چهره ی خاندان معصوم محمد
و سیمای محکوم و مظلوم علی دفاع کند، شورانگیز است
که با طبیعت و استعداد و نبوغ و روحیه اش سازگار بوده است !!!
این است که کار فردوسی اینچنین صدا کرد و اثر گذاشت
و گرنه بسیارند شاعرانی که در تاریخ ما چون او نخواستند همچون امیر معزی و انوری و عنصری
و سوزنی سمرقندی و فرخی سیستانی هنرشان را درخدمت دربار و دستگاه قدرت و اشرافیت بگذارند
و ستایشگر خاقان ها و خان ها و شاه – شیخ ابواسحاق ها باشند و از نقره دیگدان بزنند
و از طلا آلات خوان بسازند و {خواستند } شعر را زبان شعور و شرف و ایمان خود و مردم خود کنند ،
اما کار او در بعد فرهنگی مبارزه با قدرت و کار ناصرخسرو و در بعد فکری
و اعتقادی { ایدئولوزیک} – و از آنرو که هم با ضرورت زمان و نیاز مردم سازگار بود
و هم با استعداد روحی و فکری و هنری شخص خودشان هماهنگ
این همه ، هم ارزشمند شد و هم اثربخش !!!
برگرفته از با مخاطبهای آشنا اثر دکتر علی شریعتی
براي حمايت از عباس کيارستمي هنرمند سبز
براي اين که رتبه فيلم کپي برابر اصل بالا برود و در ليست 250 فيلم تاريخ جاي بگيرد
ابتدا به اين صفحه رفته وثبت نام کنيد .ثبت نامش راحته
سپس به اين ادرس رفته و روي ستاره اخر کليک کنيد مانند عکس زير
اجرای حکم دو ترم تعلیق برای محسن صنعتی پور دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد
با آغاز ماه خرداد فشارها بر فعالین دانشجوئی افزایش یافت. به گزارش این خبر محسن صنعتی پور دبیر تشکیلات فراکسیون مدرن انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد از سوی کمیته انضباطی دانشگاه فردوسی مشهد به دو ترم تعلیق محکوم شد
منابع آگاه دانشجوئی گزارش می دهند این حکم در راستای فشار بر فعالین دانشجوئی دانشگاه فردوسی مشهد از سوی نهادهای امنیتی صادر شد. گفتنی است محسن صنعتی پور عضو ستاد دانشجوئی مهدی کروبی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در خراسان بود و در شهریور 88 توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد و با سپردن وثیقه 100 میلیون تومانی آزاد شد
وی در مهر ماه سال گذشته از سوی کمیته انضباطی دانشکاه فردوسی به دو ترم تعلیق معلق محکوم شد و اکنون به دستور مسئولین دانشگاه و مسئولین امنیتی استان خراسان حکم دو ترم تعلیق معلق این دانشجو به اجرا در آمده است
ديدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی و گفتگو پیرامون مسایل کشور
در این دیدار این دو شخصیت سیاسی با اشاره به فرارسیدن خرداد ماه بر اهمیت روزهای دوم خرداد به عنوان روز حرکت جدید از سوی مردم، سوم خرداد به عنوان روز حماسی آزادسازی خرمشهر ، ۱۴ خرداد روز رحلت حضرت امام خمینی(ره) و ۱۵خرداد به عنوان فرازی حساس از تاریخ معاصر که منجر به انقلاب اسلامی شد تاکید شد و در مورد رویدادهای روز ۲۲خرداد و روز حماسی ۲۵خرداد و نیز ۳۰خرداد تبادل نظر گردید
در این دیدار بر ضرورت تدوین نوشته هایی که به صورت دقیق اتفاق های آن روزها را بیان کرده اند تاکید و گفته شد: روشن شدن آنچه از ۲۲خرداد تا کنون اتفاق افتاده است برای پیشرفت جنبش سبز و نشان دادن مسیر حق جویی و حق طلبی ملت بسیار مهم است
در این جلسه همچنین تصمیم گرفته شد تا در صورت دادن مجوز راهپیمایی،در سطح ملی مردم به شرکت در این راهپیمایی دعوت شوند و در غیر این صورت برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی با تنوع و تکثری که شبکه های اجتماعی دارند به صورت مسالمت آمیز جریان اطلاع رسانی صورت گیرد
همچنین کروبی و موسوی ضمن تاکید بر بیهودگی مقابله خشونت آمیز با جنبش سبز و گسترش امواج سبز اگاهی علیرغم همه محدودیت ها، اتفاقات یک هفته اخیر در دانشگاهها را نشانه ای از بی اثر بودن ضرب و زور در برابر مطالبات به حق مردم دانسته و تصریح کردند مردم به دنبال حقوق تصریح شده انسانی در قانون اساسی و خواهان انتخاباتی غیر گزینشی و آزاد و نیز خواهان ازادی رسانه ها و آزادی زندانیان سیاسی هستند
در این جلسه ضمن اشاره به حملات لباس شخصی ها به دفاتر و شخصیت ها، که به سلاح های سرد و گرم و بی سیم مجهز هستند تاکید شد: این اقدامات، سازمان یافته و دنباله همان فجایع کهریزک و کوی دانشگاه است که امروز به شکل دیگری ظاهر شده است .
آنها همچنین ضمن ابراز تاسف از ضرب و شتم نوری زاد در زندان، اعمال خشونت و کتک زدن یک هنرمند برای ارعاب او را یک رویه از پیش تعیین شده و ظالمانه بر شمردند که دل هر دلسوز نظام را به درد می آورد.
کروبی و موسوی در این جلسه تصریح کردند: همه این اتفاقات ناشی از سکوت در مقابل مظالم بوده است و برای جلوگیری و ختم این روش های غیر قانونی و غیر شرعی باید بدون توجه به عقاید و اتهامات افراد و گروه های مختلف از حقوق آنها دفاع شود چرا که رویه اسلامی دفاع از حقوق مظلوم است، با هر گرایش و فکری.
کروبی و موسوی با ابراز نگرانی نسبت به شیوع گسترده دروغ در گفته ها و دستکاری آمار و اطلاعات هشدار دادند که شیوع دروغ قطعا ضمن ویران کردن اوضاع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به بنیان های فکری جامعه نیز لطمه خواهد زد و باید به همه گفت که اسلام مخالف دروغ و فساد است و باید به مردم بگوئیم حساب فساد و سایر اقدامات غیر انسانی و غیر قانونی را از اسلام جدا کنند.
دراین جلسه ضمن تبادل نظر پیرامون اوضاع اقتصادی کشور، افول صنایع ملی، گسترش بیکاری و وضعیت بد حقوق بگیران و کارگران و معلمان به عنوان مهمترین مشکلات اقتصادی کشور عنوان شدو تصریح گردید منحرف کردن اذهان مردم از دلایل اصلی گریز از هنجارها، تاکتیکی برای انحراف ذهن مردم است و دولتمردان به جای دلیل تراشی بیکاری و گرانی را کنترل کنند و از اقتصاد ملی حمایت کنند آنگاه خواهند دید که بسیاری از جرم ها کاهش پیدا می کند.
در این جلسه همچنین تاکید شد اگر صدا و سیما از سیاست یک صدائی و انحصار طلبی دست بردارد در سطح جامعه با اقناع و وحدت بیشتری روبرو خواهیم بود.
این دو شخصیت برجسته سیاسی این پرسش را مطرح کردند که این چه دستگاهی است که بدان لقب رسانه ملی داده اند و از اخبار و نظرات ملت در آن خبری نیست؟
آنها در پایان با اشاره به در پیش بودن سالگرد رحلت حضرت امام به اثرات سوء قلب عقاید و روش و منش سیاسی امام (ره) از سوی حاکمان ، صدا و سیما و رسانه های خارجی اشاره و اذعان شد: متاسفانه برای وارونه نمایی آنچه در دهه اول انقلاب گذشته است صداهای بیگانه و صدای حاکمان هماهنگ عمل می کند که ضرورت دارد با توجه به در پیش بودن مناسبت ۱۴ و ۱۵خرداد اگاهی بخشی صادقانه و بدون تعصب از آن دوران صورت گیرد
Sunday, May 23, 2010
حمله «لباس شخصیها» به یک تئاتر
«خنکای ختم خاطره» به نویسندگی حمیدرضا آذرنگ نمایشی است که به نقد بیتوجهی مسئولان نسبت به وضعیت خانوادههای شهدا و بازماندگان جنگ در ایران میپردازد
این نمایش به دعوت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان و دبیرخانه جشنواره سیزدهم تئاتر ملی مقاومت به این جشنواره دعوت شده بود و در بخش غیر رقابتی به صحنه رفت
به گفته یکی از عوامل نمایش، «خنکای ختم خاطره» پس از آنکه روز چهارشنبه اجرای پرتماشاگری را در شهرستان آبادان پشت سر گذاشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت با واکنش مختلف از طرف مخالفان مواجه شد و افراد ناشناس با ارسال پیامهایی گروه را تهدید کردند که در صورت ادامه این اجرا با آنان برخورد میشود
گروه نمایشی دومین اجرای خود را روز با تأخیر ساعت ۲۱:۳۰ شب به صحنه برد که در نیمه اجرا با خاموش شدن ناگهانی چراغهای سالن و حمله نیروهای ناشناس لباس شخصی اجرا متوقف شد و این مسئله اعتراض تماشاگران را به همراه داشت
«خنکای ختم خاطره » به عنوان نمایش برگزیده بیست و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با حضور بازیگران حرفهای مهرماه گذشته همزمان با هفته دفاع مقدس در سالن شماره دو ایرانشهر اجرای عمومی شد
این نمایش تولید انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بنیاد روایت فتح است. «خنکای ختم خاطره» قرار بود چهار اجرای عمومی برای مردم آبادان و خرمشهر داشته باشد
سیزدهمین جشنواره ملی تئاتر مقاومت – فتح خرمشهر به دبیری محمد جمال پور از ۲۹ اردیبهشت آغاز شده و تا دوم خرداد در آبادان و خرمشهر ادامه دارد
Saturday, May 22, 2010
جشن ازدواج پسر محسن میردامادی با حضور شخصیت هاي جنبش سبز
دراین مراسم میرحسین موسوی، سید حسن خمینی، سید محمد خاتمی، مهدی کروبی، سید محمد موسوی بجنوردی، سید محمد موسوی خوئینی، سید یاسر خمینی ، ابطحی، بهزاد نبوی، رضا خاتمی، تاج زاده، صفایی فراهانی، امین زاده ، شکوری راد، نعیمی پور، جلایی پور، شیرزاد ، جواد امام ودیگر چهره های اصلاح طلب از جمله افرادی که در ماههای گذشته در زندان بودند حضور داشتند.
نامه مهدی کروبی به آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
بسمه تعالی
حضرت آیتالله العظمی حاج سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
با سلام و احترام
در روزگار سختی به سر میبریم و میدانم که حضرتعالی بهتر از من نسبت به شرایط آگاه هستید و بارها شنیدهام که با بیان مطالبی متفاوت نگرانیهای خودتان را مطرح کردهاید. این روزها حتی بسیاری بهعنوان مأمن و پناهگاه به منزل شما مراجعه کردهاند و از برخوردهایی که با عزیزانشان میشود با شما سخن گفتهاند و البته میدانم که حضرتعالی نیز بسیار از این شرایط ناراحت شده و اقداماتی را برای پیگیری قضایا داشتهاید. مطلع شدهام در این راستا دیدارهایی داشتهاید و به گفتوگو برای حل قضایا پرداختهاید. با اطلاع از این شرایط تصمیم بر آن گرفتم تا از جایگاه یکی از دلسوزان این نظام و کشور با نگارش نامهای نگرانیهایم را با شما در میان گذارم
آنچه که موجب شد حضرتعالی مخاطب نامه اینجانب قرار گیرید، تلاشهایتان برای شکلگیری نظام در کنار بنیانگذار آن و نقش مهمتان در استقرار نظام بهعنوان یکی از اعضای شورای انقلاب، اولین دادستان کل کشور، ریاست قوه قضائیه و دیوان عالی کشور پس از شهید بهشتی و حضور در جایگاه امامت جمعه تهران برای سالهای متمادی و مهمتر از همه وداع با قدرت برای رونق بخشیدن به حوزههای علمیه بوده است که همگی بهخصوص قرار گرفتن در جایگاه مرجعیت ایجاب میکند که از یک طرف به عنوان وظیفه شرعی و از طرف دیگر احساس مسوولیت نسبت به نظامی که هم در استقرار و هم تثبیت آن نقش موثری داشتهاید، برای عبور از فضای فعلی و نجات کشور از طریق انتقال واقعیتهای جامعه به بزرگان نظام رسالت خویش را بهمنظور برونرفت از فضای فعلی ایفا نمایید، همچنانکه تاکنون نیز علیرغم همه محدودیتها در این عرصه تلاش نمودهاید
جناب آقای موسوی اردبیلی؛ طبیعی است که هر کشوری همواره با فراز و نشیبهایی روبهرو است ولی شرایط حساسی که اکنون کشور ما در آن قرار گرفته است موجب شده است که یکی از استثناییترین وضعیتها را در طول تاریخ با آن مواجه باشیم که بعنوان نمونه به مواردی از آن در عرصههای مختلف اشاره مینمایم
۱- قانون اساسی بعنوان میثاق شهروندان و ادارهکنندگان جامعه که باید سرلوحه و منشور محکمی برای اداره جامعه تلقی شود و روابط نهادهای حاکمیت با یکدیگر و همچنین حاکمیت با شهروندان را تنظیم نماید. بر همین اساس رئیسجمهور و نمایندگان در بدو تصدی خود سوگند یاد مینمایند که پاسدار و حافظ آن بوده و برای اجرای آن تلاش نمایند که امروزه به بوته فراموشی سپرده شده و صحبت از قانون اساسی بهویژه فصل مربوط به حقوق ملت در نظر حکومتگران به ذنب لایغفری تبدیل شده است. چه بسیار از نخبگان ملت به دلیل بحث از این اصول، آزادی آنها سلب و به زندان افتادهاند و یا حقوق آنها به نحوی محدود شده است که از خدمت به کشور در عرصههای مختلف به بهانه عدم صلاحیت محروم گردیدهاند. متاسفانه ادارهکنندگان کشور به جای توجه به قانون اساسی و برنامهریزی براساس نظرات کارشناسی و تخصصی با تصمیمات خلقالساعه و استفاده از رمالی و جادوگری و به مسخره گرفتن مقدسات دینی که جز از آسیب دیدن بنیانهای دینی و معنوی جامعه ارمغانی نداشته، بزرگترین هزینه را بر کشور، شهروندان و دین روا داشتهاند
۲- مهمترین ره اورد انقلاب اسلامی ما خط بطلان کشیدن بر استبداد ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی و حاکمیت مردم بر سرنوشت اجتماعی خودشان بوده است که در اصلیترین شعار انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» متبلور بود. متاسفانه برخلاف آنچه که مشی عملی بنیانگذار نظام بود، یعنی حکومت بر قلوب مردم، با سلب بدیهیترین آزادیهای مشروع شهروندان و ایجاد جو امنیتی و پلیسی در جامعه، آرامش از جامعه سلب شده است به نحوی که شهروندان بهخصوص قشر آگاه، نخبگان و دانشگاهی و بدون اغراق همه اقشار جامعه در بدترین وضعیت روحی و روانی و بدون امید به آینده خود و فرزندانشان گذران زندگی مینمایند.
متاسفانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی که به تعبیر حضرت امام (ره) میبایست در راس امور بوده و از انحراف کشور از مسیری که قانون اساسی ترسیم نموده جلوگیری نمایند، باتوجه به سازوکارهایی که در جهت فرمایشی شدن انتخابات توسط شورای نگهبان اعمال شده است، به جز گروه اندکی از نمایندگان اصلاحطلب و اصولگرای منصف که با درک واقعی از شرایط جامعه دلسوزانه نظرات خود را ابراز مینمایند، بهعنوان وکیل الدوله و نماینده نهادهای امنیتی و نظامی و پیادهنظام چکمهپوشان در ایجاد این فضا، خود نقش موثری را ایفا مینمایند. قوهقضائیه که باید بهعنوان قوهای مستقل براساس تصریح قانون اساسی پشتیبان حقوق و آزادیهای مشروع شهروندان باشد و به صورت بیطرفانه براساس اصل بیطرفی دادرس به فصل خصومت پرداخته و در پروندههایی که یک طرف آن حاکمیت است با حضور هیات منصفه و به صورت علنی به اتهامات سیاسی و مطبوعات رسیدگی نماید، که فلسفه آن این است که هیات منصفه که نمایندگی افکار عمومی را برعهده دارد درخصوص مجرمیت یا عدم مجرمیت و استحقاق تخفیف مجازات یا عدم استحقاق اظهارنظر نمایند، به عنوان ابزار حاکمیت و نهادهای نظامی و امنیتی تبدیل شده است. تا جایی که با کمال تاسف رئیس قوهقضائیه به عنوان قاضی القضات، وظیفه خود را دفاع تمام قد از دولت میداند و به آن افتخار مینماید، غافل از آنکه قانون اساسی تمامی شهروندان حتی شخص رهبر را در مقابل قانون مساوی اعلام کرده است. حال اگر رسالت قوهقضائیه دفاع تمام قد از دولت است، پس شهروندان این کشور که مورد ظلم و اجحاف حکومت واقع میشوند دعوای خود را باید به کجا ببرند.
جای تاسف است که در شرایط فعلی هیچ مرجع قضایی که پناهگاه مردم باشد وجود ندارد، گویی که دستگاه قضا تنها شکل نمادینی است که عنوانی از آن باقی مانده و قرار نیست که مسوولانه و بدون دخالت گرایش سیاسی به بررسی مسائل پس از انتخابات بپردازد. حضرتعالی که از آغاز انقلاب تا پایان دوران حضورتان در سمتهای حکومتی در دستگاه قضایی حضور داشتید به خوبی میدانید که هیچ زمانی به اندازه اکنون نیروهای نظامی و امنیتی در دستگاه قضا حضور نداشتهاند به طوری که اختیارات این قوه را محدود یا سلب کنند. هانطور که آگاه هستید در حوادث پس از انتخابات تعداد بسیاری از نیروهای انقلابی و شهروندان تنها به خاطر اعتراض به نتیجه انتخابات بازداشت شده و یا کشته و مجروح شدند و توسط نیروهای بسیج و لباس شخصیها بسیاری از اموال مردم تخریب شد و البته این روند هنوز ادامه دارد و هر روز بسیاری از نیروها احضار و بازداشت میشوند.
به گفته برخی از کسانی که آزاد میشوند بازجوها میگویند که تعیین حکم در اختیار آنها و نهادهای دیگر است و قاضی و دستگاه قضایی در این باره تصمیم گیرنده نیست و اکنون به جای آنکه دستگاه قضایی تامینکننده امنیت مردم باشد به نهادی برای ایجاد ارعاب و بازداشت تبدیل شده است. شما شاهد وضعیت مطبوعات، دانشگاهها، روحانیون و گروههای سیاسی و صنوف مختلف هستید که در خفقان و فشار قرار دارند. برخوردهایی با تعدادی از دراویش صوفی، شیعه اثنی عشری که جزو شهروندان ایران هستند و از حق زندگی در کشور برخوردارند، میشود و به آنها اجازه داده نمیشود که حتی مراسمهای مذهبیشان را برگزار کنند و با تهمت و افترا بسیاری از آنها را بازداشت کرده و احکام سنگینی برایشان صادر میکنند. آخر این چه دستگاه قضایی است که به جای دفاع از مردم اعم از همه گروهها و اقلیتهای دینی، مذهبی و قومی به موازات دیگر نهادها، با آنها برخورد امنیتی و پلیسی میکند؟
۳- شما جزو نزدیکترین یاران حضرت امام هستید و از نزدیک با آرا و اندیشههای ایشان آشنایید. همانطور که میدانید حضرت امام سرمایهای هستند که با انگشت تدبیر و با جایگاه علمی و معنویشان توانستند این انقلاب را به پیروزی برسانند، ایشان ۱۵ سال برای به ثمر رسیدن این انقلاب تلاش و مبارزه کرده و در حالی که از وطن دور بودند این نهضت را رهبری کردند. ۱۰ سال در درون این نظام حضور داشتند و اکنون ۲۱ سال از رحلت ایشان میگذرد. اما متاسفانه در طول این سالها به جای آنکه از مواضع و اندیشههای ایشان به صورت جامع سخن گفته شود تا نسل جدید با اندیشههای وی آشنا گردند، متاسفانه از سوی جریانی خاص به صورت گزینشی و بدون توجه به شان نزول سخنان مواضع، آرا و اندیشههای امام خمینی براساس سلیقه و مصلحت خودشان مطرح میشود. مصیبتبارترین مسالهای که اخیرا مطرح شده است و برای اولین بار چنین روندی را شاهد بودیم، اینکه در روزهای اخیر دادستان محترم تهران برای توجیه اقدام تشکیلات قضایی در رابطه با اعدام ۵ نفر از شهروندان ایرانی و در پاسخ به مواضع کاندیداهای معترض انتخابات و بهویژه در رد سخنان نخستوزیر زمان امام به سال ۶۷ اشاره کرده و اعلام میکند که چرا آقای موسوی در آن زمان به اعدامهایی که با حکم حضرت امام صورت گرفت اعتراض نکردند. ایشان همان حرفی را میزند که دشمن میگوید. تاکنون کسی در این باره این گونه حرف نزده است، چرا که تاکنون هیچگاه ریز آن قضایا بررسی نشده و چرایی آن مشخص نیست و هنوز ماجرا در ابهام قرار دارد و معلوم نیست که تا چه اندازه امام در این ماجرا دخالت داشتهاند و به نظر میرسد که ایشان برای توجیه عملکرد فعلی دستگاه قضایی در این شرایط چنین مسائلی را بیان میکند. اگرچه هدف اصلی وی از این صحبتها تهدید متعرضین به روش حکومتداری آقایان است اما غافل از آنکه کسی که وارد این صحنهها شده این تهدیدها برایش ارزشی ندارد و هراسی در ادامه مسیر و هدف به خود راه نمیدهد.
جای شگفتی است که هیچگاه از سوی این آقایان درباره بعد رحمانی، بخشش، قانونگرایی و دقت در حفظ حقوق شهروندی که امام نسبت به آن تاکید داشتند سخنی گفته نمیشود؟ چرا کسی درباره فرمان ۸ مادهای حضرت امام که در آن شرایط تدوین شد حرفی نمیزند؟ حضرتعالی به خوبی در جریان برخوردی که حضرت امام با نگارنده نامه اهانتآمیز و تند نسبت به ایشان که از سوی یک پیرمرد روحانی نوشته شده بود، آگاهید. شما در آن زمان رئیس دیوان عالی کشور بودید. حتما یادتان هست که در همان زمان وقتی امام در جریان متن نامه قرار میگیرد به شما توصیه میکنند که مبادا با نویسنده نامه برخوردی شود و تاکید میکنند که حرمت نویسنده نگاه داشته شود. چرا هیچگاه از این موضوع حرفی زده نمیشود که وقتی حضرت امام شنیدند که برای یکی از مسوولان شنود گذاشتهاند به شدت ناراحت شدند و گفتند که باید فردی که این کار را انجام داده است را شلاق بزنند؛ چرا از این نمیگویند که امام میفرمود اگر کسی به صورت یک زندانی سیلی بزند باید مجازات شود؛ چرا از تاکیدی که امام برای رعایت حقوق شهروندان داشتند و تذکراتی که در این باره به مسوولان میدادند حرفی زده نمیشود. چرا از اینکه حضرت امام دستوری مبنی بر عزل یک قاضی به علت تخلفی که کرده بود دادند و حتی گفتند که او مجازات شود چیزی گفته نمیشود چرا از سعه صدر و تحمل نقد و انتقاد ایشان برای اداره حکومت سخنی نمیگویند
چرا نمیگویند فردی که توسط دیگری شکنجه شده بود و مضروب بود وقتی که فرد شکنجه شده ضارب را دستگیر میکند و ضارب در اختیار اوست امام میفرمایند که تو گرچه توسط این شخص شکنجه شدهای ولی حق هیچگونه برخوردی با او نداری و او را باید به دستگاه قضایی بسپاری تا دستگاه قضا برای او حکم صادر کند.
بنابراین خوب است که اگر مواضع امام گفته میشود مواضع واقعی ایشان با ذکر زمان و شان نزول گفته شود تا شناخت واقعی نسبت به وی در اذهان جامعه نقش ببندد.
۴- یکی دیگر از مواردی که این روزها موجب تاثر جامعه شده است تخریب چهرههای انقلابی و سرمایههای نظام است. کاملا مشهود است جریانی که اندیشه امام را برنمیتابد چنین با خشونت به یاران نزدیک حضرت امام میتازد و حتی بیت امام و چهرههای بزرگ و انقلابی یورش میبرند و تخریب میکنند. آیا پس از گذشت سی و یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی باید اینگونه از زحمات و تلاشها و ایثارگریها کسانی که خدمت کردهاند قدردانی کنند.
۵- در بخش مهم دیگر اداره امور متاسفانه وضع اقتصادی کشور به اندازهای نابسامان است که قابل گفتن نیست. وضع بانکها، رکود مالی، بیکاری، نابسامانی مدیریت اقتصادی، بیانضباطی مالی، گشادهدستی بیحد و حدود از جیب ملت، توقف پروژههای عمرانی در بخشهای مختلف بهویژه بخش نفت، تورم و گرانی بیش از هر زمان دیگر برای همه مردم مشهود است و این موضوعی است که حتی متاسفانه دولتی که از بیآلایشی و سادگی سخن میگوید و آن را در بوق و کرنا میکند، هنوز نتوانسته سادهترین گرههای اقتصادی مردم را باز کند و هر روز تنها با طرح مسائلی چون وقوع زلزله، افزایش جمعیت و کوچ از تهران و تعطیلاتی نسنجیده و عجولانه که بارها اخبار ضد و نقضی درباره آن منعکس میشود به سرگرم کردن خود و مایه نگرانی برای مردم میشود. به نظر میرسد که عدم توفیق دولت در ساماندهی وضع اقتصادی مردم باعث میشود که آنها به روال همیشه شان در طول سالهای گذشته انگشت اتهام به سوی مسوولان گذشته دراز کنند تا همه تقصیرات را بر گردن آنها بیاندازند و در همین شرایط وقتی گزارشهای دیوان محاسبات منتشر میشود تاکید دارد که دولت فعلی تنها بیش از ۲ هزار تخلف مالی در بودجه سال ۸۵ دارد و برخی از ارقام مفقود است و در همین حال رئیس بازرسی کل کشور گزارشهایی نگرانکننده و مهمی از مفاسد در درون دولت میدهد
۶- نکته دیگری که برای مردم شنیدنی تلخ است رفتارهای غیردیپلماتیک رئیس دولت فعلی است؛ عرصه دیپلماتیک در دنیا آداب و رسوم خاصی خود را دارد و رئیسجمهور هر کشوری کانون غرور یک ملت است ولی رئیس دولت فعلی ایران با رفتارهای عجیب و غریب و منحصر به فرد موجب تحقیر ملت ایران در دنیا شده است. وی که عطش سفر خارجی دارد با سخنان خود و مکاتباتی که هیچگاه به او پاسخ داده نمیشوند (تاسفبارتر آنکه برخی ملبسین به لباس روحانیت چنین نامههای سخیفی را با نامههای پیامبر در صدر اسلام تشبیه مینمایند) موجبات وهن کشور را در عرصه جهانی فراهم کرده است و برای جبران این ناکامیها با کشف کشورهایی که جغرافیدانان هم برای پیدا کردن آن باید با ذرهبین، آنها را در نقشه جهان پیدا کنند با حاتمبخشیهایی از جیب ملت تلاش مینماید که چنین در افکار عمومی القا نمایند که از متحدانی در دنیا برخوردارند. انعقاد قراردادهایی که برای سالیان متمادی کشور را متعهد به دولتهای دیگری می نماید و سرمایهگذاریهای ایران در کشورهایی که منافع چندانی برای کشور ندارد، غیرقابل توجیه و غیر منطقی است. براساس ضربالمثل قدیمی چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
در پایان از خداوند برای حضرتعالی عافیت و سلامت آرزو نموده و امیدوارم که اقدامات حضرتعالی به هر نحو که مصلحت میدانید، سربلندی ملت بزرگ ایران آسایش، آرامش و امنیت کشور را به معنای واقعی در پی داشته باشد
Subscribe to:
Posts (Atom)